امروز یکی از خواننده های این وبلاگ برایم لینکی را فرستاد که به مقاله ای در انتقاد از مدیریت فدراسیون بسکتبال و مستقیما برادان مشحون که مدیریت این فدراسیون را برعهده دارند اشاره کرده بود. نویسنده این مطلب که در وبسایت« مرکز رسانه ای ورزش ایران» منعکس شده بود ناشناس است اما من اول تصور کردم خود فدراسیون این مطلب را انتشار داده تا به دیگر منتقدان نشان دهد که چه افراد مغز شیرینی از آنها انتقاد میکنند۰

این مطلب پاسخ دهنده یکی سوال من بود که چرا این فدراسیون با این همه دشمن هنوز سر پاست؟ هیچ چیزی بهتر از دشمن ابله نیست. اگر نویسنده این مطلب نماینده دسته ای از مخالفان فدراسیون مشحون هاست، یا نماینده آن دسته ایست که قرار است بعد از این فدراسیون به سر کار بیاید ، واقعا به این موضوع ایمان اوردم که « هرمدیریتی توی این مملکت عوض شده، گروه بعدی اشغال تر از قبلی ها بودند»۰

این مطلب سراسر عقده که به شکل برنامه های پروپاگاند دولتی نوشته شده بود یک نکته بسکتبالی هم نداشت. هر کسی با ذره ای  عقل سلیم این مطلب را بخواند این فدراسیون میشود. در اینجا فقط به گوشه ای از خزعبلات این نوشته اشاره میکنم ( پاراگراف های بولد نقل قول مستقیم از این مطلب است

به هر حال هرکس که دغدغه ای در زندگی شخصی اش نداشته باشد از کنار این مسائل هم به راحتی می گذرد. داشتن املاک شخصی در امریکا و آرامشی که او و خانواده اش چند سالی است به دست آورده اند مسلم است که شرایط زیردستان چندان به چشم نمی آید و حتی زمانی برای فکر کردن به آنها وجود ندارد

بالاخره نفهمیدیم آقایان دغدغه دارند یا ندارند. لطفا یکی توضیح بده معنی این پاراگراف چیه؟ یکی نیست بگه اگه ناراحت املاک اقایون توی خارج هستی چرا یقه حاج آقا خاوری و بقیه مفت خورهای از این دست را نمیگیری؟

به یاد آوریم بازی های پارالمپیک 2008 پکن را؛ جایی که بسکتبالیست های جانباز و معلول ایران پای اعتقاداتشان و سیاست استراتژیک کشورشان ایستادند و حاضر به قبول همه عواقب آن یعنی محرومیت 4 ساله از حضور در میادین ورزشی شدند. حالا این مسئله را مقابل کسی بگذارید که اصلا به سیاست اهمیت نمی هد و تنها بازی بسکتبال برایش اهمیت دارد. 

اگر اینگونه باشد که برادران مشحون به سیاست اهمیت نمیدهند این نشون دهنده اینکه که چقدر شعور دارد و همین بیرون ایستادن از سیاست باعث شد که اون گندکاریهایی که در فدراسیون بسکتبال هر روز این فدراسیون را تا مرز تحریم فیفا جلو میبره پیش نیاد. اگر منظور این نویسنده بازی نکردن در برابر اسراییله ِ، هنوز یادمون نرفته که رضا مشحون چطوری تونست مشکل بازی نکردن تیم نوجوانان و احتمال تحریم همه تیم های فدراسیون در جام جهانی در ارژانتین را ماست مالی کنه و قضیه به خیر گذشت . شاید حرکتی که این مرد کرد قوی ترین کاری بود که فدراسیون مشحون ها در طی ریاستشون در چهارچوب روابط بین الملل انجام داده اند۰

 ه جای آنکه به آن دردها برسند پای گفتگو با رسانه های بیگانه می پردازند و از گفتگو با آنها هم هیچ ابایی ندارند! رادیو فردا و رادیو زمانه که علاقه خاصی به این دو برادر ایرانی دارد بارها به بهانه های مختلف با آنها به گفتگو پرداخته

وقتی شنیدم که در جام جهانی بسکتبال در ترکیه فدارسیون گفتگو بازیکنان و مربیان را با رسانه ها فارسی زبان خارج ممنوع کردند  تعجب کردند اما ظاهرا این بندگان خدا از این تیپ منتقدین می ترسیدند که به جای انتقاد از روش مدیریت بسکتبال کشور گیر دادن به رادیو فردا و زمانه۰

نمونه آن عدم تحقیق درباره سرمربی اسرائیلی الاصل تیم ملی بسکتبال روسیه است تا در المپیک 2008 پکن خوش و بش بازیکنان تیم ایران با او سوژه رسانه های عربی شود و حتی برخی رسانه های رژیم صهیونیستی هم این مسئله را آن قدر بزرگ کنند

طبق نظر این منتقد فدراسیون بسکتبال را با همین وضع نصف و نیمه اش باید تعطیل کند و یک مشت مامور اطلاعاتی استخدام کند که از پیشینه همه کسانی که ممکن است در مسابقات بین المللی یک لبخندی به بازیکنان ما بزنند اطلاع حاصل کند تا خدای نکرده مثل مرحوم آقای بزرگ در جوانی با مارلین دیتریش ابگوشت بزباش نخورده باشند۰

این بی توجهی ها به اینجا هم ختم نمی شود؛ چراکه بازیکن امریکایی که از دو سال قبل در لیگ ایران مشغول به فعالیت بود ظاهرا با اهدافی غیر از بازی بسکتبال وارد ایران شده بود و چه چیزی بهتر از این که در غفلت مسئولان بسکتبال ایران دست به ساخت مستند ضدایرانی و اسلامی بزند!

این بنده خدا در اینجا اشاره به فیلم مستند «کار ایران» ساخت مستند سازی امریکایی اشاره میکنه. یکی نیست از این منتقد بپرسه که اینکه یک بازیکن باشگاهی در زمان فراقتش چکار میکند چه ربطی به فدراسیون بسکتبال داره. اگر این فرد کار غیر قانونی کرده که باید توسط مسوولین قضایی کشور مجازات بشه. در ضمن این فیلم که ضد ایرانی نامبرده شده نشون میده که زن ایرانی به غیر از بچه اوردن و ظرف شدن کار دیگه ای مثل « فکر کردن» و  «شخصیت اجتماعی داشتن » هم میتونه بکنه

«کوین آلفونسو سپارد» که اتفاقا سابقه حضور در لیگ اسرائیل را هم داشته با استفاده از شرایط موجود در بسکتبال به بهترین شکل سوءاستفاده از موقعیت را کرد تا در نهایت این مستند با همکاری یک تهیه کننده مخالف ایران ساخته شود و مقابل دیدگان بهت زده مسئولان فدراسیون قرار بگیرد. 

این منتقد معتقده که اگر یک بازیکن خارجی در اسراییل بازی کرده نباید توی لیگ ما بازی کنه. فقط کافیه یک خشک مغز هایی از این دست ایده بدهند تا فدراسیون بسکتبال ما هم مثل فدراسیون فوتبال هر روز در معرض تحریف فدراسیون جهانی قرار بگیره

ارتباط مستقیم یکی از برادران مشحون بعنوان بادی گارد نخست وزیر سابق شاه معدوم یعنی هویدا، پیشینه نه چندان خوشایند و منفی است که ظاهرا در این خانواده پرجمعیت نقطه تاریک به حساب نمی آید و همین بس که حالا شاهد پررنگ شدن بی اخلاقی ها در میان ورزشکاران این رشته بود!

این یکی را به خر بگی میخنده. فحش خوار مادر دادن در استادیوم های شهرستان ها و تهران اولا که چیز جدیدی نیست ثانیا چه ربطی به بادی گارد نخست وزیر داره؟انگار فدارسیون بخش نامه فرستاده و فحش های مجاز را در ورزشگاه ها ترویج کرده. تازه داستان این خانواده پر جمعیت را ما سر در نیاوردیم. لابد این منتقد رفته توی فیس بوک و مشحون ها را جستجو کرده و دیده تعدادشون از خودش و رفیقاش توی دخمه بیشترن و خیلی بهش بر خورده۰

معرفت خرج می کنند که بدون او به هیچ سفر خارجی نمی روند و انواع و اقسام پست های فدراسیون را به پیرمرد بی اعصاب بسکتبال سپردند یعنی حسن نوربخش

یعنی خداییش از همه ایراد های حسن نور بخش این منتقد فقط توانست « پیر مرد بی اعصاب» را به او نسبت دهد۰

 در اینکه فدراسیون بسکتبال تمام تلاش خود را کرده است که صدای مخالف شنیده نشود بحثی نیست اما وقتی مخالفان فدارسیون از قماش این منتقد بی نام و نشان هستند این فدراسیون سالهای سال پایدار خواهد بود۰

Posted
AuthorKaran Makvandi
Categoriesغرغر
Share

در ایران رسمه که شب عید سازمان ها گزارشی در مورد جمع بندی عملکردشون میدن بیرون. سال گذشته در مجموع سال خوبی برای فدراسیون بسکتبال نبود چون این فدراسیون اصولا بر پایه نتیجه های تیم ملی بزرگسالان در بازیهای اسیایی استواره و بعد از باخت عجیب به اردن و از دست دادن شانس المپیک یک نمه اوضاعشون لنگ در هوا شد. اما با کمال تعجب مدیر تیم های ملی سال گذشته با سالی خوب و موفقیت امیز برای بسکتبال ما جمع بندی کرد. همین باعث شد که خیلی ها که از دلشون از اوضاع خونه قاط بزنن و هر چی از دهنشون در بیاد بگن. البته با توجه به سیستمی که در بسکتبال ایران در جریانه کسی که ساز مخالف میزنه یا صداش همانجا خفه میشه یا اینکه کسی جرات  نمیکنه بگه بابا این بنده خدا هم حرف حساب میزنه 

یکی از اونهایی که حسابی قاطی کرده و با بی اعصابی کامل کت و پت فدراسیون را ریخته بیرون شخصی است به نام همایون بکتاش.  من ایشون را نمیشناسم ولی حرفهاش به نظر من حرف حساب میاد .ایشون در یک مطلبی به نام " معظلات نانوشته بسکتبال ایران " هر چی میدونسته را ریخته بیرون. یقه همه را چسبیده . از صفا علی کمالیان تا خواهر زاده آقای مشحون را به همیدگه پیچیده. خلاصه همه را شسته گذاشته کنار. مطلب کاملش توی یک وبسایتی که در ایرانه منتشر شده و تا فیلتر نشده بخوننین تا گوشی دستتون بیاد اوضاع از چه قراره

Posted
AuthorKaran Makvandi
Categoriesغرغر
3 CommentsPost a comment
Share

خارجی ها اصطلاحی دارند به تحت عنوان «دَمِج کنترل»، مفهوم این دمج کنترل اینست که وقتی شخصی یا سازمانی خرابکاری به بار می‌آورد - اصطلاحا دَمِج بوجود میآید- شخص یا سازمان به لاک دفاعی فرو میرود تا با هر روشی عواقب آن خرابی را کاهش دهد. بسیاری از شرکت ها حتی کارشناسان روابط عمومی استخدام میکنند که در برابر دوربین های تلویزیونی و رسانه ها دیگر آن خرابکاری را تا حدی ترمیم کنند. فدارسیون بسکتبال ایران پس از شکست شوکه کننده در برابر تیم اردن و از دست دادن شانس حضور در المپیک احساس میکند که باید در فاز دَمِج کنترل قرار بگیرد. در راستای این هدف فدارسیون از چند نفر از قدیمی های ورزش دعوت کرد تا در برابر رسانه از عملکرد فدراسیون تعریف و تمجید کنند. وقتی داشتم این مطلب را در روزنامه البرز ورزشی میخواندم یاد سریال برره افتادم که پاچه خواران از یکدیگر پیشی میگرفتند. در اینجا فقط فرازهایی از گفته های این سه پیش کسوت را برای شما نقل میکنم و باقی اش را به خودتان واگذار میکنم 

در پاسخ به سوالِ «چرا به اردن باختیم» گفتند:

- ما همیشه در مقابل اردن مشکل داشتیم اگر چه همیشه برنده هم بودیم.

در برابر سوال «سهم فدراسیون از این ناکامی چیست» گفتند:

- باید انصاف داشته باشیم.

- رضا مشحون امکان همراهی با این تیم را نداشت. اگر این امکان را داشت نتیجه این نبود.

- قشنگی ورزش به همین برد و باخت هاست.

- برخی نسنجیده حرف میزنند به صرف اینکه فقط مخالف باشند.

- ایلیاوی میکروفون به دست میگیرد و هرچه میخواهد میگوید.

- مشحون از ۸ صبح تا ۸ شب کار میکنند و زحمت میکشد و برخی ها انصاف ندارند و به او پیله میکنند.

- تمام افرادی که حرفی برای گفتن داشتند در زمان مشحون امتحان خود را پس داده اند.

در پاسخ به سوال « پس از باخت به اردن انتقاداتی به مشحون شد. آیا هیچ انتقادی را وارد میدانید؟» گفتند:

- مشحون جایزه اسکار ورزش را گرفته است. 

- هیچ کدام از انتقادات منطقی نیست. ما در انجمن پیشکسوتان تصمیم گرفتیم نامه ای به وزیر ورزش بنویسیم و برای مشحون درخواست مدال کنیم.

در پاسخ به «چرا برای تیم ملی پشتوانه سازی نکرده اند» گفتند:

-  بسکتبال رشته رکوردی نیست که پشتوانه آنچنانی بخواهد.

- بازیکنان بسکتبال تا ۳۸ سالگی هم میتوانند بازی کنند. 

- حرف من اینست که سیاه نمایی نکنند. 

در پاسخ به سوال« چرا نوربخش سرپرست تیم ملی شد» گفتند:

- ما هم معتقدیم نوربخش نباید میشد و به رضا مشحون این را گفتیم.

- درِ فدراسیون به روی منتقدان باز است.

- آن آقای محترمی که نسبت به سرپرستی نوربخش انتقاد دارد باید به فدراسیون مشکل خود را بگوید. مسایل خانواده بسکتبال نباید در رادیو و تلویزیون بیان شود. 

- تقصیر مشحون نیست. مشکل اینجاست که جدول و نحوه برگزاری جام ملت ها آنقدر مزخرف است که تیم ما با ۵ برد و یک باخت حذف میشود.

- ما اینجایم که دل شکسته مشحون را التیام بدهیم.

- در بازی اردن مشحون خون خونش را میخورد اما نمیتوانست به نیمکت ماتیچ نزدیک شود و به این بگوید چرا بهترین بازیکن میدان را از زمین بیرون میکنی؟

- مشحون همیشه به پیشکسوتان احترام گذاشته و از آنها استفاده کرده.

- منتقدان نباید اینقدر حرف بزنند.

- در بعد فنی همه تبحر ندارند و نمیتوانند حرف بزنند.

- متاسفانه بعضی از رسانه ها ابزاری شده برای اشخاص سو استفاده گر تا به اهداف خود برسند.

بعد از خواندن کل مطلب که در سایت رسمی فدارسیون هم به آن ارجاع شده بود این صحنه در ذهنم نقش بست که فدارسیون بسکتبال ایران دربار سلطنه ها و دوله هاست و این پیشکسوتان هم اعضای دربارند که یکی بعد از دیگری مدیحه می سرایند تا از قبله عالم کیسه اشرفی دریافت می‌کنند. 

جای تاسف است. اگر پیشکسوتان ما اینها هستند،‌ این ره که می‌رویم به ترکستان است. 

 

Posted
AuthorKaran Makvandi
Share

بالاخره فدراسیون بسکبتال ایران دست از تیم داری مطلق برداشت و یک کار اساسی در جهت توسعه بسکتبال برداشت. هر کسی که عامل این کار بوده دستش درد نکنه و خداوند اجر اخروی و دنیوی را به حساب یارانه اش واریز کنه۰

نمایش بسکتبال در تلویزیون دولتی ایران از قدیم مثل نمایش فیلم های بالای هیجده سال بود. یا ساعت سه شب پخشش میکردن یا میگزاشتن جمعه صبح ساعت هفت  که همه تو خواب و خماری شب جمعه هستن. مثل اینکه دست هایی در کار بود که بسکتبال موقعی پخش بشه که خدای نکرده روم به دیوار کسی یه وقت دوثانیه از بازی رو نبینه.. عدم پخش بازی های بسکتبال ایران در جام جهانی دیگه شورشو در آورد و حتی صدا خود فدراسیون رو هم در آورد. دلیلش هم این بود که برنامه های ماه رمضان فشرده بوده و کانال سه مجبود بود بازی های گل کوچیک دسته شش مجارستان رو نشون بده۰

اما مثل اینکه  فدراسیون بسکتبال بالاخره تونست با شبکه سه تلویزیون دولتی ایران دست به یقه بشه تا یخورده هم به بسکتبال زمان بدهند. شبکه سه هم امده گفته بیاین حرفاتون رو توی برنامه صبح آمد بگین. این برنامه صبح آمد ساعت هفت تا نه صبح از تلویزیون پخش میشه و فقط پیرزن ها و ادمهای بیکار که توی خونه نشستن اونو نگاه میکنن. تازه اگر برنامه آشپزی و برنامه آموزش خباطی و روش های دوختن مانتو در کانالهایی دیگه بگزاره.  بینید که چقدر بسکتبال ما توسری خورشده که وقتی به مدیران لیگ برتر اجازه میدن به به جای برنامه آموزش پخت آش رشته حرف بزنند باید خوشحال باشیم۰

ولی خداییش این حرفا دیگه مهم نیست و به عنوان قدم اول خیلی خوبه . همین که فدراسیون بسکتبال فهمیده که به غیر از مربی از خارج آوردن و چپوندن یک مشت جوون توی پنج سالن آزادی و تمرین دادن اونها برای ماهها به عنوان تیم ملی کار دیگه ای هم میشه برای بسکتبال کرد خودش خیله. آلان فدراسیون بسکتبال از مدیران باشگاه های لیگ برتر خواسته بیان توی این برنامه در مورد معرفی باشکاهشون حرف بزنن و با خودشون ویدیو هایی بیارن تا به ملت نشون بدهد که بابا این بسکتبال برگ چه درختیه۰ 

Posted
AuthorKaran Makvandi
Share