انعکاس صدا بم بلندی از چند خیابان آنطرف تر به گوش می رسید. ستون دود ناشی از انفجار هوا را پر کرد. گرد و خاک همه جای خیابان را پر کرد. در ژانویه ۲۰۱۹ جرثقیلهای زرد رنگ بلند بردلی سنتر را خراب میکردند.
سالن ورودی شیشه ای جلوی سالن به کلی تخریب شد و راهروی باریکی از آوار را بوجود آورد. در طی چند ماه آینده عملیات تخریب ذره ذره جلو رفت تا خانه میلواکی باکس برای سی سال گذشته به زمینی خالی از بنا تبدیل شود.
عرون سالاتا، یکی از شهروندان میلواکی و طرفدار تیم از دهه هشتاد، برای تماشای اولین روز عملیات تخریب آمده بود. علامت تخریب در جریان است نزدیک نشوید اجازه نمی داد او به سالن نزدیک شود. سالاتا عاشق باکس بود. وقتی پدرش او را برای تماشای اولین بازی باکس به سالن اورد شش سال بیشتر نداشت. در دورانی که باکس تیم قدری بود و در سالن مکه بازی میکردند بازیکنان مورد علاقه او سیدنی مانکریف و مارکی جانسون بودند. در دوران نکبت بار دهه نود سالاتا در سالن سرد و غمناک بردلی سنتر دوازده یونیفرم باکس اش را با افتخار مرتب می پوشید. او هرگز به باکس پشت نکرد و همیشه احساس میکرد چیزی برای اثبات کردند دارند.
وقتی سالاتا تخریب بردلی سنتر را تماشا میکرد او احساسی کرد برایش تازه بود. احساسی نا آشنا: امید. و این احساس باعث شد با شادی شروع کند به کف زدن. او در کنار ده دوازده نفری که برای تماشای تخریب سالن امده بودند ایستاده بود. آنها هم شادی میکردند. اما بودند کسانی که غمگین بودند. درست است که بردلی سنتر فضای غم انگیز داشت و تیم باکس در آن افتضاح بود اما هر چه بود خانه انها بود. فضای مقدس. برای اهالی میلواکی جای مهمی بود، مثل این بود که سالها عاشق کسی باشی او هرگز تو را دوست نداشته باشد.