حامد حدادی، تنها بازیکن ایرانی شاغل در ان بی ای ، دیشب در برابر لوس انجلس لیکرز به میدان رفت و در سیزده دقیقه ده امتیاز اورد، شش ریباند کرد و سه بار توپ حریف را بلوکه کرد و تیمش لیکرز را به زانو در آورد. حامد هر یک دقیقه و بیست ثانیه یک امتیاز اورده است . مارک گسول سانتر اول این تیم که سی و پنج دقیقه بازی کرده تنها هشت امتیاز آورده است! حساب سرانگشتی نشان میدهد اگر در این بازی ممفیس به جای گسول به حامد 35 دقیقه بازی داده بود او میتوانست چهل و هفت امتیاز بیاورد. این مقایسه ممکن است این ایده را در ذهن بعضی ها جا بیاندازد که حامد از مارک گسول بهتر است و حقش در ممفیس خورده شده۰

دلیل اصلی امتیاز آوری خوب حامد حدادی ، جدا از شوتهای درصد بالای او، این بود که لیکرز برای حامد برنامه دفاعی تدوین شده ای، انگونه که برای گسول داشت تهیه نکرده بودند. همه میدانستند که مارک گسول با اندرو باینم ، که در این روزها بسیار خوب بازی میکند، سرشاخ خواهد شد و هرچه باینم روز بهتری در دفاع داشته باشد گسول روز بد تری در حمله خواهد اگر به جای گسول حامد در رادار لیکز بود بی شک روی عملکرد او در زمین تاثیر میگذاشت۰

منظور اصلی من در این پست پرداختن به این موضوع است که چرا حامد که هر بار، حتی دقایقی بسیار کم، به زمین امده و خوب بازی کرده ولی جایگاه ثابتی در چرخش ( انچیزی که در فوتبال بهش ارنج میگن) بازیکنان تیم ممفیس ندارد؟

در مورد حامد دو موضوع هست که باعث میشه او در همه بازی ها در چرخش تیم قرار نگیره. اولین موضوع اینست که یک بازیکن ایده ال برای مربی های ان بی ای بازیکنی است که عملکردش در زمین برای مربی قابل پیش بینی باشه. یعنی وقتی که مربی تصمیم میگیره بازیکنی را بفرسته توی زمین اطمینان داشته باشه که چه در بازی های خانگی و چه در بازیهای خانه حریف همان چیزی که از اون بازیکن انتظار میره توی زمین پیاده بشه. از متوسط درصد شوت گرفته تا تعداد خطاهای انجام شده همونی باشه که متوسط آمارهای فصلش نشون میده . بازیکن هایی که مثل تی جی فورد یک شب چهل امتیاز میاوردند و شب بعد فقط سه امتیاز و چهار خطا در مدت ده دقیقه انهایی هستند که مربیان را عصبی میکنند. اگر حامد حدادی ، چه در تمرین و چه در زمان محدودی که به او بازی میدهند، به مربی نشان دهند که هر شب اماده است که همان آمارهایی که از او انتظار میرود را در زمین بدست آورد بی شک نقش پر رنگ تری در چرخش تیم پیدا خواهد کرد و او تبدیل به ابزار مطمن تری در جعبه ابزار ممفیس خواهد شد۰

محدودیت دومی که حامد با آن روبروست مربوط به ساختار تیم ممفیس و قابلیت های اوست. مربی تیم ممفیس هنگام روبرو شدن با تیم هایی که در ترنزیشن ( انتقال دفاع به حمله ) سریع هستند، نظیر میامی هیت، نمیتواند دقایق زیادی به حامد اختصاص دهد چون حامد علیي رغم تلاشی که در زمین میکند همیشه جز کند ترین بازیکنان زمین است. اما هنگامی که با تیم های قد بلند که بازیشان بر اساس حرکات پشت به حلقه پایه ریزی شده، نظیر لوس انجلس لیکرز، اینجاست که حامد حدادی و قامت بسیار بلند او به کار میآید. مارک گسول در حال خاصر یکی از بهترین سنتر های ان بی ای است و هر شب میتواند سی تا چهل دقیقه توی زمین با سرعت یک فوروارد بدود تا وقتی که ساختار ممفیس به این شکل است حامد ، با توجه به تمامی نقاط قوت و ضعفش ، توفیق انچنانی در گرفتن زمانی بیشتر از پانزده دقیقه نخواهد داشت. شاید جابجا شدن به تیم دیگر یا حتی جابجا شدن بعضی بازیکن های کلیدی از ممفیس بتواند این معادله را به نفع حامد عوض کند. به هر حال تا ان روز حامد باید سخت کار کند و این تصور را در ذهن مربی ایجاد کند که او میتواند نقشی که برایش در نظر گرفته شده را هر شب به همان خوبی که انتظار می رود اجرا کند۰

روزی که خبر آمد که حامد حدادی، اولین بازیکن ایرانی توسط یکی از تیم های ان بی ای استخدام شده است در پوست خود نمیگنجیدم اما وقتی شنیدم تیم ممفیس در ایالت تنسی، جایی که کمترین ایرانی های مهاجر در آن زندگی میکنند، پنجر شدم. اگر حامد در یکی از تیم های کالیفرنیا یا حتی تورنتو به خدمت گرفته شده بود جامعه ایرانی برای او پشتوانه قوی ی می بود. اما علی رغم این کم شانسی، حامد میدادند که چگونه خودش را در دل طرفداران تیم جا کند. 

وقتی حامد حدادی، که پس از فراز و نشیب های فراوان و از دست دادن شانزده بازی اول فصل، اولین شوت خود را در فصل ۲۰۱۲ به ثمر رساند سالن فِد اکس فُورُم در ممفیس غرق در شادی شد. نیمکت تیم ممفیس گزیزلیز، که در این لحظه بازیکنان اصلی تیم بر روی ان نشسته بودند، هم منفجر شد. حامد در هیچ فصلی بازیکن اصلی این تیم نبوده و در لحظاتی که او شوتش را به ثمر رساند تیم ممفیس ده ها امتیاز از تیم حریف جلو بود. پس این شادی برای چه بود؟

اگر چه حامد بازیکن اصلی و مهره اصلی تیمش نیست اما اخلاقی دارد که او را به دوست داشتنی ترین بازیکن تیم برای هم تیمی هایش و طرفداران تیم ممفیس تبدیل کرده است. چیزی که در همه بازیها مشخص است اینکه حامد حتی از روی نیمکت به هم تیمی هایش انرژی میدهد. در همه بازی ها، هنگام تایم اوت حامد اولین کسی است که از روی نیمکت بلند میشود تا بازیکنان داخل زمین را تشویق کند. چهره خندان و روحیه شوخ طبع حامد او را به بازیکن دوست داشتنی ممفیس تبدیل کرده است. 

در این بازی رقابت چند دقیقه ای حامد حدادی با دِمارکِس کازینز ( سانتر ساکرامنتو کینگز) دیدنی بود. اما تفاوت شخصیتی این دو بازیکن توجه مرا بیشتر جلب کرده بود. دمارکس کازینز که یکی از بد اخلاق ترین و گنددماغ ترین بازیکنان ان بی ای است (به تایید هم تیمی هایش)‌ تنها به پشتوانه قابلیت های فنی توانست جایگاه ثابتی در تیم برای خودش دست و پا کند. تاثیر این بازیکن در تیمش به حدی است که در دعوای اخیرش با مربی سابق  تیم ساکرامنتو، مدیران باشگاه طرف او را گرفتند و مربی را که کاملا بی تقصیر بود اخراج کردند. این اولین بار نیست که در ان بی ای مدیران اجرایی تیم یک مربی را بخاطر سر شاخ شدن با ستاره تیم اخراج کرده اند. این خود نشان میدهد برای اینکه در ان بی ای کسی باشی و سری در سرها در بیاوری تنها اینکه خوش مشرب باشی و همه دوستت داشته باشند کافی نیست.