از قدیم گفتن هر چی پول میدی آش میخوری. تیم داری در ورزش حرفه ای هم یک جورایی پول دادن و آش خوردنه٫ هر چی پول بیشتری بدی میتونی بازیکن های بهتری بخری٫ هرچی بازیکن های بهتری بخری تیم بهتری داری و هر چی تیم بهتری داشته باشی جایگاهت در لیگ بالاتره. در خیلی از لیگ های حرفه ای دنیا این فرضیه بارها ثابت شده ٫ مثلا رآل مادرید همیشه معروف بوده به اینکه خیلی راحت پول های آنچنانی برای خرید ابر ستاره های ورزش فوتبال رو پرداخت میکرده و از همین بابت هم تونسته این همه افتخارات کسب کنه. توی این نوشته میخواهم ببنیم آیا این فرضیه در لیگ حرفه ای بسکتبال آمریکا هم صحت  داره یا نه و یک مقداری فصل ۲۰۰۹ -۲۰۱۰ رو زیر ذره بین ببرم۰ 

برای روشن شدن بیشتر قضیه از نمودار بالااستفاده کردم. در در این نمودار سی تیم لیگ را به ترتیب مقدار کل دستمزد پرداختی در سال از تیم اول٫ لوس انجلس لیکرز با حدود نود و یک میلیون دلار در سال تا تیم سی ام ٫ پورتلند تریل بلیزرز با پنجاه و شش میلیون دلار که کمترین دستمزد رده بندی کردم. ستون های آبی نشون دهنده رده تیم در خرج کردن برای خرید بازیکن است. طبیعتا هر چه عدد ستون آبی بزرگ تر باشد به این معنا است که تیم  کمتر دستمزد پرداخت میکنه. ستون قرمز نشان دهنده جایگاه تیم در جدول رده بندی ان بی ای در پایان فصل عادی مسابقات است. هر چه ستون قرمز کوتاهتر باشد نشان دهنده اینست که تیم جایگاه بهتری در رده بندی بازی ها کسب کرده. با در نظر گرفتن این دو پارامتر باید انتظار داشت که جایگاه تیم های به لحاظ پرداخت حقوق و رده تیم ها در جدول رده بندی ارتباط منطقی داشته باشد . بطور مثال ٫ باید انتظار داشت که تیم لیکرز که از همه بیشتر خرج کرده٫ بهترین جایگاه را داشته باشد۰

در نگاه یک نگاه گذرا میشه اینو دید که خرج کردن تیم ها در فصل جاری با میزان نتیجه گرفتنشون در کل رابطه مستقیم داشته. اگر به تیم های سمت چپ نمودار نگاه کنید ٫ همون تیم هایی که بیشتر خرج میکنن٫ میبیند که مکان بالاتری رو در جدول رده بندی بازی ها کسب کردن و به همین شکل در سمت راست نمودار تیم های که کمتر خرج کردن٫ نتایج ضعیف تری گرفتن. ولی این وسط دو دسته تیم هم هستن که از این قاعده کلی پیروی نمیکنند. دسته اول تیم هایی هستن که زیاد خرج کردن ولی نتیجه نگرفتن و دسته دوم تیم هایی هستن که کم خرج کردن ولی نتیجه خوبی گرفتن. برای نمونه تیم نیویورک نیکز٫ که با هشتادو پنج میلیون دلار در رده چهارم دست و دل باز ترین تیم های ان بی ای قرار داره ولی نتونسته در پایان فصل مقامی بهتر از بیست و دوم جدول رو به دست بیاره و در مقابل تیم هایی هم بودن مثل پورتلند که با ۵۶ میلیون دلار٫ کمترین پول رو خرج کردن ولی تونستن جایگاه دهم لیگ رو کسب کنن۰ یکی دیگه از این تیم های اوکلاهوما ثاندر که علی رقم بودجه ضعیف ۵۸ میلیون دلاری ٫ که از نظر خرج کردن رده بیست و هشتم تیم لیگه ٫ تونسته عنوان دوازدهمین تیم لیگ رو به خودش اختصاص بده. این جور تیم ها عموما تیم های جوونی هستن که قرار داد های سنگینی ندارن و و بازیکنهاشون از جون و دل مایه میگذارن و مربیان جوون و با استعدادی دارن. . بیخود نیست که ان بی ای مربی اوکلاهوما رو به عنوان بهترین مربی سال انتخاب میکنه۰

اما در دراز مدت داستان چیز دیگه ایه .اگر به هشت تا تیم اول از نظرخرج کردن نگاه کنید (جدا از نیویورک نیکز)٫ اینا همون تیم هایی هستن که در دهه گذشته مداوما بهترین تیم های ان بی ای بودن و اگر اختصاص بودجه این تیم ها به همین شکل ادامه پیدا کنه ٫ احتمالا در سالهای اینده هم بهترین تیم های لیگ باقی خواهند ماند. پس به این نتیجه میرسیم که غیرت٫ مردانگی٫ شجاعت٫ از خودگذشتگی و ایثار شاید بتونه براتون یک فصل یا دو فصل نتیجه بیاره٫ ولی وقتی که بازیکن های جوون و غیرتمندتون قرارداد های ارزونشون تموم شد ٫ اگر هنوز هم دوست داشته باشین در راس جدول باشین باید سر کیسه رو بدجوری شل کنید۰

Posted
AuthorKaran Makvandi

این روز ها که بحث درباره مبارزات بی خشونت همه جا گرمه و همه از هم میپرسن آیا توجیهی منطقی برای اعمال خشونت هست  یا نه٫ بازی چهارم بین سن انتونیو اسپرز و دلس موریکس منو به این فکر انداخت که این موضوع را از دیدگاه بسکتبال مرور کنم۰

این بازی ٫همینطور که در خلاصه بازی میبینید خشن ترین بازی فصل ان بی ای تا الان بوده و بازیکنان دو طرف جوری همدیگرو میزدن که انگار فردایی نیست. این بازی بزن بزنِ درجه یک بود. حتی در یک صحنه از بازی به نظر میرسد ریک کارلایل که از بازی مانو جِنوبلی کلافه شده بود ادواردو ناهارا رو اورد تو که جنوبلی رو جوری بزنه که دیگه بلند نشه. ناهارا تنها چهل و هفت ثانیه بعد از ورود به بازی جنوبلی را با یک خطای غیر ورزشی نقش زمین کرد و در اثر همون هم از بازی اخراج شد۰ البته در برابر چشمان گرد شده تماشاچی های سن آنتونیو ٫ جنوبلی از زمین بلد شد و به بازی ادامه داد و نهایتا سن آنتونیو بازی رو برد.سوال اینجاست که مربی کهنه کاری مثل گِرِگ پاپاویچ (سرمربی سن انتونیو) و ریک کارلایل (سرمربی دلس) چطور به بازیکنانشون اجازه میدادن اینجوری همدیگه رو شَِل و پَِل کنند؟

مربیان بسکتبال همیشه میگن که پنج خطایی که هر بازیکن در طول یک بازی میتونه انجام بده (شش خطا برای بازی های ان بی ای) جز ابزارهایی که باید در طی یک بازی ازش عاقلانه استفاده بشه. منظور اینه که بازیکن ها در دفاع باید بتونن با خطای به موقع جریان بازی رو به نفع خودشون عوض کنن و جوری تعداد خطاهاشون رو مدیریت کنن که تا آخر بازی توی زمین باشن. این حرف عموما در باره خطاهای عادی زده میشه نه درباره خطاهای عمد با خشونت زیاد. اگر چه این خطا ها هم میتونن جز ابزارهای یک تیم برای از میان برداشتن بازیکن موثر تیم مقابل به موقعه اش استفاده بشن. بدلیل بدنام بودن این خطا های هیچ مربی حاضر به اعتراف به استفاده برنامه ریزی شده از این خطاهای باشه٫ اگر چه ما در بازی دیروز دیدیم که ادواردو ناهارا بعد از اخراج شدن از زمین به هیچ وجه تعجب نکرد چون برنامه تیم این بود که او بتواند جنوبلی رو حداقل برای یک بازی مصدوم کنه و چون ناهارا جز بازیکنان اصلی دلس نبود خدشه ای به عملکرد تیم وارد نمیشد۰

ظاهرا در ان بی ای هم کسی برای مانیفست مبارزه مسالمت آمیز تره خورد نمیکنه۰

 

 مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

 

مهمترین جهش در علمی شدن ورزشهای حرفه ای پس از علمی شدن آماده سازی بدنی ورزشکاران٫ نقش آمار و مدل سازی ریاضی در ورزش است. شاید تعجب کنید ولی فوتبال با این جای پای بزرگش در جهان از نظر استفاده از علم آماری و رقومی کردن بازی نسبت به ورزشی چون بیس بال هنوز در دوران پارینه سنگی است. ورزش بسکتبال در رده بندی ورزش هایی که به آمار متکی اند تقریبا جز رشته های پیشرفته است. اگر به جداول آماری یک بازی بسکتبال نگاه کنید شاید فکر کنید که حتی یک کمی هم در آمار گیری زیاد روی شده۰

آمار های کلاسیک بسکتبال عموما متکی بر عملکرد فردی است٫ عنوان هایی نظیر درصد شوت گل شده٫ تعداد امتیاز در یک بازی٫ تعداد ریباند حمله و دفاع٫ تعداد توپ بلوکه کرده٫ تعداد توپ از دست داده و از این حرفا. حتی آمار های مدرن تر مثل پاس منجر به گل و مثب/ منفی که بیشتر به جنبه های تیمی مربوط است باز هم تاکیدش بر یک فرد است. در ورزش حرفه ای این شاخص های آماری تعیین کننده آینده شغلی و قیمت یک بازیکن میشه٫ اما این همه عدد و رقم بالا پایین کردن و اینقدر کامپیوتر سوزوندن آخرش هم میشه این که تریسی مک گریدی با بیشترین دست مزد را در ان بی ای میگیره٫ در هر تیمی هم که بازی کرده به اندازه چوب سفید هم در اینده تیم تاثیر نداشته۰

آمارهای فعلی در ورزش بسکتبال تصویر ضعیفی از آن چه در بازی رخ میدهد ارایه میکنه و ارزش واقعی بازیکن را نشان نمی دهد. حتی امتیاز های که بازیکن ها میارن با هم برابر نیست. مثلا سه امتیازیی که از روی دست دفاع تک به تک کسی مثل ران ارتست زده میشه با سه امتیازی که از روی دفاع بازیکن سوراخی مثل جیسون کاپونو زده میشه برابر نیست. ریباند حمله ای که در کوارتر چهار در حالی که تیم چهار تا عقبه با همین ریباند در حالی که تیم چهارده تا جلوِ برابر نیست. یا مثلا شوتی که باعث تغییر جریان بازی بشه با یک شوت یا-ابوالفصل-بدادم-برس هنگامی که تیم بیست تا جلوِ یکی نیست. در بازی اول سری حذفی بین لیکرز و اوکلاهوما ران ارتست بدون اینکه دچار مشکل فول های زیاد از حد بشه کاری به سر  کوین دورنت آورد که تمام شوت هاش میرفت توی باقالی ها و جوری شوت هاش به درو تخته میخورد که هم تیمی هاش هم که روی دورنت حساب بازکرده بودن بساطشون بدجوری به هم ریخته بود. تون او بازی اگر راسل وستبروک نبود تیم اوکلاهوما میشد مالدیو جلوی کریم باقری! خوب این عمکلرد ران ارتست کجا ثبت میشه؟ بعدش هم بر اساس همین آمار های شاسکولی میان میگن چون دوایت هاوارد ٫با اون دست هاش که به اندازه پارویِ نونوایی سنگکیه٫ خدا تا توپ رو کوفت کرده بشه بهترین بازیکن دفاعی سال و قرارداد بعدیش هم چاق و چله تر میشه. یک مثال دیگه همین کریس باش خودمونه٫ شما فکر میکنید امتیازی که این بنده خدا تک و تنها تو یک بازی میاره با امتیازی که ری آلن با اون همه ستاره دورش میاره یکیه. مثال این حرفا زیاده ولی دلم نیامد این یکی رو نگم٫ همین درک فیشر که شیرازه تیم لیکرز دستشه اگر نبود بهتون میگفتم کوبی برایانت چند مرده حلاج بود. درک فیشر علی رغم سن بالاش بارها جلوی بازیکن های که مثل قطار میرفتن تو سه ثانیه لیکرز وایساد تا شارژ بگیره و همین فول شارژ باعث شد جریان بازی به نفع لیکرز برکرده. میدونین حضور همین بازیکن توی زمین چند صد تایم اوت رو برای فیل جکسون نجات داده تا فیل جکسون بتونه تو ده ثانیه آخر بازی های میلیمتری شونصد تا تایم اوت بگیره و کوبی بزنه چشم و چار تیم مقابل رو در بیاره. بیست سال دیگه هر کسی به کتاب آمار های بسکتبال امروز نگاه کنه متاسفانه اسمی از درک فیشر توش نمیبینه و این درحالیه که فیل جکسون حداقل دو تا از حلقه های قهرمانیشو به همین بازیکن مدیونه۰  

بسکتبال قرن بیست و یکم نیاز داره به آمار جور دیگه ای نگاه کنه. وقتی که شاخص های آماری بتونن نشان دهنده نقش واقعی بازیکن در جریان بازی یا بهتر شدن عملکرد بازیکن های دیگه باشن اون وقته که دیگه قصه دابل دابل و تریپل دابل و منم منم در این ورزش تیمی برای همیشه تموم میشه و یک سری از ستاره جدید در بسکتبال ظاهر میشن. این ها همون هایی هستن که الان بهشون میگن قهرمانان پنهان۰

شان مریان٫ بازیکن تیم دلس موریکس در شب نشینی در تورونتوهیچ وقت از شان نزول یا مفهوم لغوی صفا٫ سیتی٫ مربا سر در نیاورم ولی این اصطلاح از اون حرفای کوچه بازاریه که بیست سال پیش بین جوونا خیلی رایج بود. کاربردش هم  در توصیف مکان یا موقعیتی بود که خیلی خوش میگذشت و کسی هم نبود که مزاحم بشه. حالا که کرکری خوندن در ان بی ای در مورد اینکه چه شهری خوبه و چه شهری بده بالا گرفته٫ این وسط بازیکن های ان بی ای همه معتقدن تورنتو جایی که صفا٫ سیتی ٫ مربا در موردش کاربرد داره۰ 

اگر فکر میکنید کار اون یارو حراستی های تیم ملی در کنترل بازیکن ها در سفرهای خارجی سخته٫ خودتونو بگزارین جایی مدیر تیم ها بسکتبال ان بی ای که یک عده جوونِ میلیونر٫ قد بلند و معروف زیر دستشونه و باید مطمن باشن که اینا هر روز سر تمرین پیداشون میشه. مدیر یک تیم ان بی ای که نمیتونه مثل حراستیه برای بازیکنه پرونده درست کنه و بفرستش به اسفل الاسافلین. تا وقتی که بازیکنه قانون شکنی نکرده و مرتب سر تمرینش میاد به او ربطی نداره که خارج از ساعت اداری بازیکن ها با کی میگردن و چکار میکنن ۰ این وسط نقش اینکه شما در چه شهری هستین خیلی مهمه. مثل کار اون کسی که تو اوکلاهوما سیتی تیم داری میکنه خیلی راحت تر از اونه که تو لس انجلس تیم داری میکنه. اگر چه هر شهری٫ هر چقدر هم کوچک ٫ یک مکانی برای شب زنده داری و عشق و حال داره ولی در میون شهرهای آمریکای شمالی ٫ بساط شب نشینیِ کلاس بالا در تورنتو سنگین به راهه۰

حتی اگر بازیکن های جوون تیم تورنتو بیشتر وقت آزادشون با رفیق های هم تیمیشون اکس باکس بازی کنن ٫هنوز هم ادمای هستن که میگن اینا از بس که شبا رفتن عشق و حال تمرکزشون رو از دست دادن و به مرحله حذفی بازی ها نرسیدن. درست یا غلط ٫ دنیای ورزش حرفه ای همینه٫ همین که ورزشکار حرفه ای شدی دخترها از سرو کولت میرن بالا٫ هر شب به پارتی های آن چنانی ( قدیما به پارتی میگفتن میهمانی شیاطین) دعوت میشی٫ یک مشت رفقای قدیمی شب و روز دور و ورت علاف میچرخن و خلاصه برای خودت گنده لاتی میشی که اون ورش ناپیدا. اینجاست که تمرکز روی تمرین٫ مسابقه و پیشرفت کردن مرد میخواهد و گاو کهن۰

 مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Posted
AuthorKaran Makvandi
Categoriesغرغر

سال ۲۰۰۸ در بازی های ویلیام جونز در فیلیپین که قبل از بازی های قهرمانی اسیا (انتخابی المپیک پکن) برگزار میشد ایران دوبار با تیم بزرگسالان اردن بازی کرد. یک بار به این تیم باختیم و یک بار میلیمتری بردیم. بر همه واضح و مبرهن است که اردن حسابی موی دماغ ایران شده بود و خواهد شد. دیروز تیم ملی جوانان ایران تونست تیم ملی جوانان اردن را به بیست دو اختلاف ببره. در بسکتبال بیست و دو اختلاف یعنی تیم بازنده در کل بازی داشته بوق میزده و میرفته جلو۰

حالا سوال اینجاست که کشوری که تیم جوانانش جلوی تیم جوانان ایران بوق میزنه و میره جلو چطور در بازی های بزرگسالان یقه تیم بزرگسالان ما رو میگیره؟

یک رفیقی قدیمی دارم که عادت داره وقتی با بروبچ داریم فیلم سینمایی یا یک بازی ورزشی نگاه میکنیم یک جا بند نمیشه٫ هر دقیقه میره چایی میاره٫ هندونه میاره وسط فیلم میرفت ساندویچ میخره... آخرش هم که داستان فیلم از دستش در میره ٫ میپرسید اقا کی خوبه کی بدَه؟ حالا این داستان بی علاقگی به بعضی از ورزش هاست. یکی از چیزهایی که باعث میشه کسی از ورزشی خوشش نیاد اینه که از ساختار مسابقاتی اون ورزش سر در نمیاره. مثلا من خودم هنوز نفهمیدم این مسابقات گلف یا بازی های ورزش های رزمی مختلط (همین ورزشی که دو تا گردن کلفت میرن تو یک رینگ شش گوشه همدیگه رو به قصد کشت میزنن) داستانش چیه؟ چطوری یکی میشه قهرمان؟ اصلا برنامه چیه؟ همین ان بی ای خودمان هم کم کیچ کننده نیست. کنفرانس غرب؟ کنفرانس شرق؟ دیویژن اتلانتیک؟ بازی های حذفی؟ فصل عادی؟  برنامه چیه دیگه... کی خوبه کی بَده؟

 لیگ های حرفه ای بسکتبال امریکا از اکتبر هر سال شروع شده و در ماه جون خاتمه می یابد و در دو بخش دوره ای و حذفی برگزار میشود. در قسمت دوره ای این مسابقات همه بازی ها بصورت رفت و برگشت انجام میشود. هر تیم در قسمت دوره ای باید ۸۲ بازی انجام دهد که ۴۱ بازی در خانه و ۴۱ بازی در جاده خواهد بود. با توجه به اینکه امریکا کشور بسیار بزرگیه و از این طرف تا اون طرف کشور پنج ساعت پروازه و اگر همه تیم ها بخواهند با هم به اندازه مساوی با هم بازی کنند بازیکن ها از بس که توی هوا هستن داغون میشن. به همین خاطر تیم های این مسابقات از لحاظ جغرافیایی به دو دسته کلی تیم های کنفرانس شرقی و تیم های کنفرانس غربی تقسیم شدن. در البته هنوز هم هر کدام از این کنفرانس ها از لحاظ مساحت از کل قاره اروپا بزرگتره٫ به همین دلیل هر کنفرانس هم به چند بخش یا دیویژن تقسیم شده. هر تیم با تیم های دیویژن خودش باید چهار بار بازی کنه٫ با تیم های دیگر دیویژن های کنفرانس خودش سه بار و با تیم های دیگر کنفرانس یک بار بازی کنه.البته هر بار یعنی یک رفت و برگشت. در پایان فصل بازی های دوره ای هشت تیم برتر هر کنفرانس به جدول بازی های حذفی صعود میکنن۰

در بخش بازی های حذفی تیم ها فقط با تیمهای دیگر کنفرانس خودشون بازی میکنن تا نهایتا قهرمان کنفرانس مشخص بشه. در جدول بازی های حذفی تیم اول با تیم هشتم٫ تیم دوم با تیم هفتم و به همین شکل تا آخر. این بازی های هم بصورت رفت و برگشت انجام میشود و هر تیم بتواند زودتر چهار بازی از هفت بازی را برنده شود به مرحله بعدی بازی های حذفی صعود خواهد کرد و تیم های بازنده از دوره مسابقات خارج میشن. در بازی نهایی این مسابقات٫ قهرمان کنفرانس شرق با قهرمان کنفرانس غرب روبرو میشه که باز هم هر تیم زودتر چهار بازی از هفت بازی رو ببره قهرمان جهان خواهد شد۰     

این همه دنگ و فنگ برای اینه که هیچ تیمی نتونه شانسی قهرمان ان بی ای بشه. با توجه به اینکه بسکتبالیست های ان بی ای هشت نه ماه در مسابقات هستن و یک عالمه بازی میکنن٫ تیم های مدعی قهرمانی باید نیمکت قویی هم داشته باشن که بتونن جایگزین بازیکن های مصدوم بشن. البته در کنار این همه بازی یک عالمه هم پول درمیاد که جای خودشو داره۰

حالا فهمیدین کی خوبه کی بَده؟

هول نَشین هنوز فصل ان بی ای تموم نشده. وقتی بخش بازی های دوره ای فصل لیگ ان بی ای تموم میشه اینها معتقدن فصل تموم شده و در واقع بازی های بخش حذفی فصل رو بعد از فصل یا پوست سیزن میگن. به هر حال وقت جمع بندی بخش بازی های دوره ای فصل هست و دور دوره  انتخاب بهترین ها. من هم اینجا براتون بهترین قطعات بازی فصل گذشته رو سر هم کردم. البته با تشکر از ان بی ای دات کام۰

Posted
AuthorKaran Makvandi
Categoriesویدیو

پادکست توپ سرگردان اکنون از طریق ای تیونز بصورت کاملا مجانی و بدون آگهی در اختیار همه قرار دارد۰

  برای انهایی که با پادکست آشنایی ندارن٫ پادکست نسخه صوتی یک نوشته است که به راحتی قابل داون لود و گوش دادن روی کامپیوتر٫ ام پی تری پلیر٫ گوشی تلفن و هزار تا چیز دیگه است.

اگر میخواهید هر بار که یک اپیزود جدید به پادکست اضافه میشه اتوماتیک براتون داوون لود بشه کافیه این کارهای زیر رو انجام بدین

برای اونهایی که از ای تیونز میترسن - تمام فایل های صوتی در پنل سمت راست این صفحه در اختیار شماست یا اینکنه لینک زیر رو در ار ار اس فیدر تون کپی کنید۰

http://www.makvandi.com/journal/rss.xml

برای اونهایی که از ای تیونز نمیترسن - دوراه وجود داره اول اینکه در ای تیونز استور دنبال پادکست توپ سرگردان (به انگلیسی) بگردید یا روی لینک زیر کلیک کنید و روز دگمه آبونمان کلیک کنید. از این به بعد هر بار ای فون٫ آی پاد یا آی پد تون رو با آی تیونز سینک میکنید٫ اپیزود های جدید پادکست توپ سرگردان براتون داوون لود میشه۰

http://itunes.apple.com/ca/podcast/loose-ball-diary/id367272909

لذت ببرید

Posted
AuthorKaran Makvandi
Categoriesپادکست

در بخش اول این یاداشت بعضی از راه های کنکور مقام و مدال آوردن رو مرور کردم و در مورد روش درست حسابی برای پیشرفت یک ورزش در یک جامعه خیلی خلاصه حرف زدم. همینطور گفتم که در مملکت ما خیلی از زیر ساختارهای پیشرفت بطور پایه وجود نداره. در این یاداداشت قبل از اینکه به راه حل برسم میخواهم یخورده قضیه موانع پیشرفت واقعی ورزش رو باز تر کنم و بگم که در ایران چه گیر و گازهایی برای اینکار وجود داره۰

برای پیشرفت واقعی یک ورزش خاص در یک کشور٫ باید ان ورزش از نظر کمیت رشد کنه. به زبان ساده یعنی همه بچه های کوچولو باید دوست داشته باشن بزرگ که بشن اون ورزش رو بکنن٫ فقط در این صورته که تیم های باشگاهی و ملی میتونن همیشه به چشمه لایزالی وصل باشن که هر لحظه ازش بازیکن مستعد بیرون میریزه. برای رسیدن به این وضع٫ شرایطی هست که در ذیل مرور میکنم۰

فرهنگ ورزش در خانواده ها:ورزش و ورزشکار بودن باید جز اصلی تربیت بچه ها باشه. بچه های از کودکی باید علاقه به ورزش را در پدر و مادر ببیند. آمار نشون داده موفق ترین ورزشکاران انهایی بودن که در خانواده های ورزشکار به دنیا آمدن. ورزشکار بودن باید در خانواده نه تنها به عنوان یک الزام بلکه به عنوان یک ارزش مطرح بشه. به تایید همه خانواده های ورزشکاری که من میشناسم٫ دردسری اونا با نوجوان های ورزشکارشون در حین دوران بلوغ کمتر از خانواده های غیر ورزشکار بوده. حالا گیر کار ما ایرانیه چیه؟ اولا اینکه عموما خانواده ها ما ورزش رو به عنوان بازی میشناسن٫ و تنها باری که بچه کوچولو ها پدر مادرشون رو در حال ورزش کردن دیدن٫ سیزده بدر پارسال در هنگام وسطی یا داداش بزرگه در حال پینگ پونگ تیغی در باغ عموینا بوده۰ در بیشتر خانواده های ایرانی ورزش به عنوان مخل شماره یک برای درس خوندن شناسایی میشه و میگن بچه اینقدر توپ تو حلقه ننداز ٫‌آخرش حمال میشنی. بچه های ایرانی توجه به ورزش رو در محیط خانواده هر چهار سال یکبار در هنگام جام جهانی میبینند٫که بیشترش هم بصورت تخمه شکوندن و تحلیل های شکمی از سوی عمه خانم و خان جان صورت میگیره۰ نمیخام سیاه نمایی کنم ولی خدایش آخرین باری که باباتون  شما رو برد استادیوم فوتبال٫ یا رفتین تماشای یک بازی بسکتبال کی بود؟ تو خانواده مایه دار هم که ورزش خلاصه شده در کلاس تنیس و رفتن به اسکی. جالبه٫ ظاهرا این سیستم هم جواب نمیده چون آخرش هم اون بچه باغبونهای زمین تنیس میرن تیم ملی یا اون محلی دیزین از المپیک زمستانی ونکور سر در میاره و سر بچه های فرمانیه و الهیه بی کلاه میمونه۰

شان ورزش و ورزشکار در جامعه: برای نهادینه کردن یک ورزش باید فرهنگ آن ورزش در جامعه جا بیفته. ارزش ورزشکار و ارزش زمانی که هر کس ورزش میکنه باید محترم شناخته بشه.مکان های ورزشی باید به عنوان جای سالم جامعه شناخته بشه. فکر میکنید چرا در تبلیغات از ورزشکارا اسنفاده میشه٫ چون مردم بهشون احترام میزارن. متاسفانه در جامعه ما ورزشکار بودن ان قدر بار ارزشی بالایی نداره و متاسفانه خیلی از قهرمان های ورزشی ما به در جامعه عنوان لمپن شناخته میشن یا اینکه اگر ورزشکاره پولدار شده مردم خر پول بودن او رو زیر سوال میبرن یا میگن تیپش قرتیه و از این حرفا.اگر هم ورزشکاره یخورده بخواد جهت گیری سیاسی داشته باشه که دیگه همه مثل حسین رضا زاده چپ و راستش میکنن . خلاصه اینکه هنوز کلاس اجتماعی ورزشکار خیلی بالاتر از بقال٫ لوله کش و تعمیر کار ماشین رختشویی نیست. میگی نه؟ برو خواسته گاری بگو بنده ورزشکارم. اونوقت میبینی که بابای عروس چه شکلی نگاهت میکنه۰

 جایگاه ورزش در آموزشگاه ها: تقریبا همه لیگ ها حرفه ای دنیا٫ چه بسکتبال ٫چه فوتبال یا هر ورزش دیگه ای٫ روی سیستم آموزشگاهی آن کشور حساب بازکردن. همین ان بی ای اگر سیستم آموزشگاهی آمریکا بهش بازیکن جدید نده در مدت چند سال درش تخته میشه. دنبال کردن جدی ورزش آموزشگاهی٫ داشتن امکانات ورزشی قابل قبول در مدارس٫ حتی داشتن کتاب ورزش و سیلابس جدی ورزشی٫ پایه های اولیه ورزش قهرمانی در کشورهای درست و حسابیه. عحیب نیست که هنوز هم بهترین مربیان بسکتبال دنیا مربی های دبیرستان ها و دانشگاه های امریکا و اروپا هستن. حالا مال چطوریه؟ زنگ ورزش که علافیه مطلقه٫ معلم ها ورزش٫چون نمیتونن مثل معلم جبر خصوصی درس بدن٫٫بنده خدا ها کلاهشون بدجوری پس معرکه است. امکانات ورزشی مدارس که چاکرتیم. ورزش در دانشگاه ها هم که در حد دو دور دویدن دور زمینه امجدیه و دو واحد بیست گرفتن خلاصه میشد۰

 ورزش و کسب و کار: اصولا اگرنشه معادله عرضه و تقاضا رو در مورد چیزی برقرار کرد دیر یا زود اون چیز درش تخته میشه٫ البته میشه پول دولتی و اعانات مردم رو ریخت توش ولی نهایتا ازش آبی گرم نمیشه. همه جاهای دنیا که یک رشته ورزشی خاص طرفدار بیشتری داره مطمن باشید یک جاییش پول خوابیده. تو این دوره زمونه چیزی که به ورزش جان میده پوله نه موی سیبیل چهارتا پهلونه تو زورخونه. فروش بلیت٫ فروش حق پخش تلویزیونی٫ فروش تبلیغات٫ قرارداد با سازنده های وسیله های ورزشی٫ فروش کالاهای مرتبط با تیم های ورزشی و هزارتا محصول جانبی٫ چیزی هاییه که یک ورزش خاص رو بالا میبره. شاید باورتون نشه که بلیت تماشای بازی تیم هاکی تورونتو میپل لیف که از بی ربط ترین تیم های لیگ ان اچ ال است تا آینده نامعلوم پیش فروش شده و این درحالیه که همه میدونن این تیم نهایتا هیچی نمیشه. حالا در ایران خدا میدونه همین چند تا تیم های بسکتبال حرفه ای از کجا پول میارن؟ چطوری خرج و دخل میکنن؟ حتی در همین آقتصاد هچل هفت توجیه اقتصادی برای یک ورزش پول رو به اون سمت میکشه. بیزینس ورزش در ایران یک زمانی شده بود باشگاه بیلیارد. همه به سلامتی شده بودن بیلیارد باز. حالا شنیدم شده باشگاه بدن سازی٫ ماشالاه الان همه اقایون دو تا سور میزنن به آرنولد. میبینین چطوری دخل و خرج کردن کمیت یک ورزش رو بالا میبره۰

خوب همه این حرفا یعنی چی؟ آیا منظور این که تا همه چیزمون درست نباشه ورزش مون درست نمیشه؟ تا حالا فکر کردین چرا تو یک کشور نیمه درب و داغونی مثل آرژانتین که سالها دولت های دره پیتی داشته و توی سالهای اخیر هم که عملا کشور ورشکسته بوده٫ فوتبالش اینقدر درست و حسابیه و توپ داغونش نمیکنه؟ یا در کشوری مثل برزیل که از نظر امنیت سگ صاحابشو نمیشناسه و رفاه عمومی در حد بالاشهر موگادیشوه چطور بسکتبالی به این خوبی داره؟

پاسخ به این سوال نیاز داره بریم به قسمت سوم۰

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

 

هر وقت با هم تیمی های قدیم٫ بسکتبالیست ها جدید یا حتی کسانی که فقط خبرهای ورزش بسکتبال ایران را دنبال میکنند٫ درباره موفقیت های اخیر تیم های ملی ایران و پیشرفت بسکتبال در ایران حرف میزنم٫ یک جور عدم اطمینان خاصی توی چشمهاشون میبینم که مثل اون تخته نرد بازیه که سه چهار بار پشت سر هم جفت اورده و میدونه یه روزی این جفت اوردن ها تموم میشه. درسته که الان مدتیه که بسکتبال ایران همه جور مقام و مدال های درست و حسابی میاره ولی واقعیت امر اینه که چون به سیستم کلی ورزش ایران اعتمادی نیست٫ خیلی سخته که به اجزاش بشه اعتماد کرد و اگر هم موفقیتی وجود داره با رفتن یک گروه یا عوض شدن یک سیاست همش به باد فنا میره۰ 

در دنیای مدیریت ورزشی٫ روشهای میان بری هم هست که میشه مدال اورد٫ قهرمان شد و برای دنیا قیافه گرفت٫ ولی عموم این سیستم ها به بادی بنده. کافیه یه فدراسیون عوض شه٫ یا دولت عوض بشه یا سه چهار نفر تصمیم بگیرن که اون ورزش رو به خاک سیاه بشونن تا همه چیز زیرو زبر بشه. این چند روش زیر متداول ترین روش برای مدال اوردن در کشور هایه که زیر ساخت درستی برای ورزش ندارن

روش کشورهای کمونیستی : کشورهای کمونیستی کشته مرده این بودن که به دنیای فاسد غرب نشون بدن که روش زندگی اونا از همه بهتره. یکی از روش ها نشون دادن اینکه زندگی به روش اونا درسته اینبود که در میادین ورزشی بین المللی چپ و راست مدال بیارن تا دهن همه بسته بشه. برای همین کار یک بودجه چاق و چله به این کار اختصاص میدادن و یک سازمان دولتی عریض و تطویل تشکیل میشد تا از استعداد های ورزشی رو در هر رشته از بچگی شناسایی کنه و بگیره زیر پروبال اون سازمان دولتی .این بچه ها هم شب و روز توی اردوهای دولتی زیر نظر مربیان دولتی ورزش میکردن و با توجه به اینکه بودجه سنگینی به این کار اختصاص داده شده بود٫ این ورزشکار هم که زندگیشون تامین بودند کاری نداشتن جز ورزش کردن. این سیستم ممکنه عجیب غریب به نظر بیاد ولی از نظر مقام اوردن بین المللی جواب داده و هنوز هم جواب میده. کافیه به نتایج المپیک های قبل از ۱۹۸۹ نگاه کنید تا باورتون بشه این روش جواب میده. حالا کاری نداریم که بعد از فروپاشی سیستم در شوروی خیلی از قهرمان های المپیک از این کشور ها مجبور شدن تو مکدونالد کار کنن که زن و بچه شون گشنه نمونن۰

روش کشور های گدا گشنه: خیلی از کشور های گدا گشنه هم هستن که علی رغم این واقعیت که نون به ناف مردمشون نمیرسه ولی توی المپیک یا بازی های جهانی زرت و زرت مدال میارن. نمونش همین جامایکا.یهوویی شش هفت تا جاماییکایی پیداشون میشه و میان هرچی مدال دوی سرعت هست رو مال خود میکنن و پرچم جاماییکا رو میفرستن بالاتر از پرچم امریکا٫ آلمان و چین. اگر فکر کردین که این نتیجه در اثر برنامه ریزی های بلند مدت فدراسیون دومیدانی جاماییکا بوده و یا پول ریختن توی اینکار٫ سخت در اشتباهین. اتفاقی که افتاده اینه که چند تا جوون جاماییکایی با استعداد تونستن از سیستم ورزش آموزشگاهی امریکا سر دربیارن و در اون سیستم رشد کنن٫ اون دبیرستان یا دانشگاه هم که میبینه شاگردش یا دانشجوش استعداد داره و میتونه اسم اون مدرسه رو ببره بالا٫ روش سرمایه گذاری میکنه و از قبلش هم یک عالمه پول در میاره. بعدش هم هر وقت مسابقات جهانی شروع میشه همین دانش آموز ها یا دانشجو ها یک بلیط میخرن و مستقیم از آمریکا٫ آلمان٫ فرانسه یا انگلیس میرن در اون بازی ها تحت عنوان کشوری که در اون به دنیا اومدن شرکت میکنن و شونصد تا مدال میارن۰

 روش ورزش فک و فامیلی: این روش خیلی کمتر متداوله و بیشتر شانسی رخ میده٫ولی وقتی رخ داد جواب میده. این روش به این شکله که در یک کشور که سیستم شلم شوربا در ورزشش حاکمه یک خانواده پیدا میشن که بصورت تاریخی در یک ورزش خاص استعداد و سابقه دارن و کاری هم به این ندارن که آیا این ورزش در اون کشور همه گیر هست یا نه. دولت هم به این خانواده میدان میده میگه تا جایی که از ما بودجه و پشتیبانی نخواهید برین هر هرکاری دلتون میخواد بکننین. همین میشه که بابا بزرگه میشه رییس فدراسیون٫ عموه میشه مدیر تیم ملی٫ پسر خاله هه میشه کاپیتان تیم ملی و ته طاقاریه میشه دکتر تیم ملی. این جور تیم ها یهیویی از المپیک هم سر در میارن. باورتون نمیشه برین در مورد فدراسیون لوژ سواری کشور گرجستان تحقیق کنید. یا چرا راه دور میرید٫ همین خانواده های ساوه شمشکی و کلهر در کشور خودمون

روش عربی: این روش که در کشورهای عربی بیشتر از جاهای دیگه کاربرد داره به این صورته که میرن چند تا قهرمان ورزشی نیمه معروف رو پیدا میکنن و با پول سنگین اون ها رو به شهروند شدن در اون کشور ترقیب میکنن. با توجه به اینکه در کشورهای عربی قوانین مهاجرت هنوز هم در دوران پارینه سنگی باقی مونده ٫ هیچ نیازی نیست که فرد شهروند در اون کشور مدتی رو زندگی کنه٫ به همین خاطر خیلی از ورزشکاران کشورهای فقیر تر مثل کشورهای افریقایی این پیشنهاد رو میپذیرن. نتیجه این روش هم این میشه که یهویی میبینی کشور قطر در دومیدانی میشه دوم آسیا. بعدش هم چهار پنچ تا از این شیخ ها میان توی تلویزیونهاشون از پیشرفت ورزش در اون کشور ها صبحت میکنن. بعضی موقع ها هم انقدر عزا گرم میشه که این روش به ورزشهای تیمی مثل بسکتبال کشیده میشه۰ 

همه میدونن که روش شسته و رفته برای پیشرفت و توسعه یک ورزش در دنیا چیه و چطوری میشه فوتبالی مثل فوتبال آلمان٫ بسکتبالی مثل بسکتبال آمریکا یا هاکی مثل هاکی در کانادا راه انداخت. مثل روز روشنه که در این کشور ها ورزش دوستی از خانواده ها شروع میشه و ورزشکار بودن جزیی از فرایند بلوغ همه بچه هاست٫ بعدش هم ورزش در مدارس و محلات دنبال میشه و کسب و کار های محلی حسابی پول میریزن توش. بعدش هم توی دانشگاه ها و لیگ های حرفه ای به صنعت تبدیل میشه و همینطور این چرخه توسعه هر روز سرعت میگیره و بازیکن ها بهتر٫ تیم های قوی تر٫ بازی های زیبا تر رو به وجود میارن و در کنارش هم پول بیشتری نصیب دست اندرکاران و سرمایه گزارانش میکنه. ولی در کشوری مثل ایران که یک عالمه از پیش نیازهای توسعه حقیقی در ورزش وجود ندارد تا کی فدراسیون ها میتونن تیم داری کنن؟ آیا راه دیگری هم هست؟ بله که هست... منتظر قسمت دوم این یادادشت باشید۰

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

شهرت٫ ثروت٫ احترام یا آزادی عمل برای خلاقیت. کدوم از اینا باعث میشه شما سی سال به یک کار کارمندی دو دستی بچسبید؟ اگر خیلی دوست دارین جواب این سوال را بدونید از مایک شیشفسکی معروف به مربی کی (از بس که دیکته انگلیسی اسمش سخته همه اون رو مربی کی صدا میکنن) بپرسید۰

قهرمانی دیشب تیم بسکتبال مردان دانشگاه دوک در مسابقات دانشگاهی آمریکا٫ نام مایک شیشفسکی٫ سر مربی تیم شیاطین آبی دوک٫ را دوباره سر زبانها انداخت. مایک شیشفسکی که از یک خانواده مهاجر لهستانی میاید. پس از پایان تحصیلاتش در ارتش آمریکا در سال ٫۱۹۸۰ مربی کی به عنوان سر مربی دانشگاه دوک در ایالات کارولینای شمالی استخدام شد و امسال سی سال است هنوز هم همان شغل را دارد. او با چهار با قهرمانی در بازی های دانشگاهی امریکا٫ پس از مربی افسانه ای دانشگاه کالیفرنیا٫ جان وودن با ده قهرمانی٫ پر افتخار ترین مربی دانشگاهی در آمریکا است. علاوه بر کار در دانشگاه دوک٫ مایک شیشفسکی از سال ۲۰۰۸ پست سر مربیگری تیم ملی بسکتبال مردان امریکا نیز پذیرفته است۰

طبیعه که خیلی از تیم های ان بی ای به دنبال استخدام او باشند و این شغل تا حالا سه بار به او پیشنهاد شده که بالاترین اونها ۴۰ میلیون دلار برای چهار سال از طرف تیم لوس انجلس لیکرز بوده. اما دو روز پیش مالک روسی تیم نیوجرزی نتز برای چهارمین بار پست سرمربیگری یک تیم ان بی ای را به او پیشنهاد کرد و اینبار ۱۳ تا ۱۵ میلیون دلار در سال به او خواهد داد که ظاهرا مربی کی این پیشنهاد رو هم رد کرده. پیشنهاد ۱۳ تا ۱۵ میلیون دلار در سال در حالی است که متوسط درآمد سالانه یک سرمربی در ان بی ای چهارونیم میلیون دلاره و حداکثر پولی که در سال به یک سرمربی در آن بی ای داده شده ۱۲ میلیون دلار به فیل جکسون٫ سر مربی تیم لوس انجلس لیکرز بوده. قرارداد فعلی مربی کی با دانشگاه دوک در حال حاضر چهار و نیم میلیون دلار در سال است۰

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Posted
AuthorKaran Makvandi

اعتراف میکنم که تا امروز بر این عقیده بودم که لبرون جیمز رو دارن زیادی گنده اش میکنن.اصولا از روش بازی لبرون که اول عقب گرد میکنه و بعدش مثل قطار باری سریع السیر میره داخل سه ثانیه و همه بازیکن های دفاع رو شل و پل میکنه خیلی خوشم نمی آمد. حتی سه امتیازی های خفنی که روی دست دفاع میزنه خیلی خوشگل نیست و حرکاتش ظرافت دریبل زدن های  کوبی یا سه گام های دوین وید رو نداره۰

بازی امروز کلیولند کاوالیرز و باستن سلتیکس ٫ از اون بازی هایی بود که به نظر من هر کسی میخواد مربی بسکتبال بشه یا حداقل در مورد بسکتبال نظر بده باید بشینه شش هفت بار خوب نگاه کنه و یادداشت ور داره. این بازی نشون داد چرا لبرون جیمز یک فوق ستاره اس و از همه مهمتر نظر منو در مورد لبرون جیمز عوض کرد. چند تا چیز در مورد لبرون در این بازی هست که یک بازیکن فوق ستاره رو تعریف میکنه۰

بی اعتنایی به جو زمین - بازی کردن در تی دی گاردن( باستن گاردن سابق) کابوس تیم های مقابل سلتیکس است. لبرون در کل این بازی جوری رفتار میگرد که انگار نه انگار یک عالمه آدم اونجا دارن بهش بد و بیراه میگن۰

رهبری و کنترل - داورها امروز مثل اینکه قاط زده بودن و به زمین و زمان فول فنی میدادن .بیشتر فول فنی ها به تیم کلیولند داده شده و حتی سرمربی کلیولند بخاطر کل کل با داور از زمین اخراج شد و این در حالی بود که کلیولند بیست و دو امتیاز از سلتیکس عقب افتاده بود. وقتی مربی کلیولند٫ که حالا نقش سرمربی رو اجرا میکرد٫ تایم اوت میگرفت میتونستی ترس رو توی چشمهاش ببینی. در این حال بود که لبرون بدون اینکه علی دایی بازی در بیاره شروع کرد به شارژ کردن هم تیمی هاش. چطوری؟ به جای حرف زدن تو تایم اوت ها٫ ریباند های اساسی میگرد٫ به جای زر زدن به هم تیمی ها بهشون پاس منجر به گل میداد ٫ به جای کل انداختن با داور و تماشاچی توپ بهترین بازیکن تیم مقابل رو زیر حلقه ازش میگرفت. این کاریه که فقط از یک ابر ستاره بر میاد۰

گذاشتن تیم روی شونه اش - بعد از اخراج سر مربی کلیولند و با شروع کوارتر چهار لبرون همه توپ هایی رو که گرفت رفت توی سه ثانیه سلتیکس. یا گل زد ٫ یا پنالتی گرفت و یا پاس های عجیب غریب داد به سه زن های تیم. همین باعث شد که دفاع افسانه ای سلتیکس قاطی  کنه. لبرون اینقدر این کار رو ادامه داد که نه تنها بیست دو دو امتیاز اختلاف جبران شد بلکه یکی دو امتیاز هم جلو افتادن و اگر شوت های وحشتناک ری الن نبود الان سلتیکس تو خونه خودش باخته بود۰ 

واقع گرا بودن - در چند ثانیه آخر که کلیولند دو امتیاز عقب بود و توپ به دست لبرون افتاد به جای اینکه سه گام بره و دو امتیاز بیاره و بازی رو بفرسته به وقت اضافه٫ از یک متر پشت سه امتیازی شوت زد که بازی رو ببره. البته شوت گل نشد و بازی رو باختن .دلیل اینکارش هم این بود که میدونست این تیم توان بردن سلتیکس رو در وقت اضافه در باستن نداره و گردن کلفتی و قد قد بیجا در این مرحله فقط احتمال صدمه دیدن بازیکن ها خسته کلیولند رو بالا میبره. البته اگر بازی ها در مرحله حذفی بود تصمیمش قطعا چیز دیگری بود۰

سال ۲۰۰۸ لوس انجلس لیکرز در همین شرایط در فینال بازی ها با همین سلتیکس (بدون رشید والاس) روبرو شد٫ وضعی مشابه همین بازی کوبی برایانت و تیمشو رو با خاک یکسال کرد اما لبرون امروز تونست روبروی ستاره هایی مثل ری الن٫ کوین گارنت و پال پیرس جوری بازی کنه که همه بفهمن چرا لبرون جیمز هنوز هم با ارزشترین بازیکن لیگه۰

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Posted
AuthorKaran Makvandi

توی خبرها اومده بود که لبرون جیمز گفته که بدلیل مشغله زیاد٫ مثلا بازی کردن در یک فیلم٫ ممکنه نتونه امسال تابستون برای تیم ملی امریکا بازی کنه! با شنیدن این خبری یک عده پیش خودشون فکر کردن دیگه تموم شد حالا میتونیم آمریکا رو توی بازی های جام جهانی ترکیه بزنیم۰

دوین وید٫ کریس باش و لبرون جیمز جورایی به جری کولنجلو٫ مدیر تیم ملی بسکتبال امریکا ٫ خبر رسوندن که به احتمال زیاد امسال تابستون نمیتونن برای این تیم بازی کنند و این اولین باری است که بهترین ستاره های ان بی ای از بازی در تیم ملی سرباز میزنند. هرکدام از این بازیکن ها یک سری دلیل برای نیامدن به تیم ملی تراشیدن ولی عموما دلیلشون اینه که این قرارداد این بازیکنها اول جولای تموم میشه و باید از ماه جولای و اگست برای بستن قرارداد جدید و آماده سازی در تیم جدیدشون استفاده کنند. البته همین دلیل هم عجیب غریبه چون اردوی تیم ملی امریکا که مثل اردوی تیم ایران دو سه ماه طول نمیکشه٫ این بازیکن ها قراره یک آخر هفته در ماه جولای و یکی دو هفته در ماه اگست دور هم در نیویورک جمع بشن و همین۰

برنامه جری کولنجلو برای تیم ملی امریکا اینه که ٫تیمی که در جام جهانی امسال شرکت خواهد کرد همون تیمی باشه که به المپیک تابستانی لندن خواهد رفت. بخاطر همین از این همه قرو قمیش ستاره های ان بی ای حسابی کفری شده ٫ تا حدی که رسما برای همه این آقایون خط و نشون کشیده و گفته تیم ملی امریکا به کسی باج نمیده و فکر نکنید که جایتون در تیم ملی رزرو شده و اگر کسی از زیر بازی های ترکیه دربره توی تیم المپیک جایی نخواهد داشت. البته من هم بهش حق میدم چون پرونده امریکا در بازی های جام جهانی بسکتبال چنان درخشان نیست۰

حالا این خبر برای تیم ملی ایران٫ که قراره در جام جهانی روبروی امریکا بازی کنه چه معنی داره؟ به نظر من هیچی عوض نشده و نباید شکممون رو صابون بزنیم . لبرون جیمز نیاد کوین دورنت رو میارن٫ دوایت هاوارد نیاد کندریک پرکینز رو میارن٫ دوین وید نیاد تایریک اونس رو میارن . توی جعبه ابزار جری کولنجلو آچارهای زیادی هست که بتونه هر جور پیچ رو باز کنه۰

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Posted
AuthorKaran Makvandi