بازی امروز بین بی وای یو و دانشگاه گونزاگا، جدا از اینکه بازی قشنگی بود،‌ارزشهای آموزشی زیادی هم داشت. من توصیه میکنم مربی ها جوون این بازی رو هر جوری شده ویدیوی این بازی را بدست بیارن و لحظه به لحظه اش رو با تیمشون مرور کنند.

 تیم بی وای یو از نظر قد خیلی کوتاه تر از گونزاگا است و همچنین یکی از بهترین بازیکنان تیم به دلیل احمقانه ای نمیتونست بازی کنه. همین وضع قاراشمیش باعث میشد که تقریبا تمام موقعیت های زیر حلقه ، چه در حمله و چه در دفاع ،به نفع گونزاگا باشه. مربی بی وای یو مجبور بود که هر جوری شده دفاع تیم گونزاگا رو باز کنه. این کاریه که تقریبا هیچ کدام از تیم های بسکتبال باشگاهی ایران و حتی تیم ملی ایران نمیتونست انجام بده. 

برای باز کردن یا بقول خارجی ها استرچ کردن دفاع،‌ دو راه بیشتر وجود نداره . راه اول اینکه که توپ رو به شکلی به چرخش در بیاره که با حد اکثر دو پاس توپ از سمت قوی به سمت ضعیف (سمت قوی= نیمه ای از حمله که توپ در آن قرار داره، سمت ضعیف= نیمه از زمین حمله که توپ در آن قرار نداره) منقل کنند. این کار البته کار راحتی نیست و خطر اینو داره که توپ دزد توسط دفاع دزدیده بشه. 

روش دوم که روشیه که تیم اوکلاهوما ثاندر هم ازش زیاد استفاده میکنه و امروز بی وای یو آن رو به بهترین شکل پیاده کرد. روش کار اینکه باید یک بازیکن داشته باشید که مثل جیمی فردت. بازیکنی که بتونه از یک متر و نیم پشت سه امتیاز حدود چهل درصد از مواقع توپ رو گل کنه. در نظر اول ممکنه احمقانه به نظر برسه که سه امیتازی که یک متر و نیم پشت خط سه امتیازیه که امتیاز بیشتری نداره؟ نکته در اینجاست که اگر بازیکن شما از یک متر و نیم پشت سه امتیازی بتونه خطر ساز باشه، همین میتونه باعث بشه که دفاع حریف به سمت بیرون کشیده بشه.  همین باعث میشه که در پست بالا فضایی به شعاع سه متر باز بشه که فوروارد ها و سنتر بتونن اونجا توپ بگیرن و با کمترین دردسر توپ را به ثمر برسانند. اگر قرار باشه ایران با تیم های اروپایی رقابت کنه، ما باید بازیکنانی تربیت کنیم که برد شوت بسیار زیادی داشته باشند.

خلاصه این بازی را ببنید تا موضوع دستتون بیاد. 

واسه بچه تهرون خیالی نیست؟ اگر بازی های ان بی ای در این وقت سال همشون ابکی شدن٫ بازیهای کالج ها رو که از مون نگرفتن. الان وقتشه که ان بی ای نگاه کردن رو به مدت یک ماه و نیم تعطیل کنیم و بزنیم توی کار تماشای بازی دانشگاه های امریکا. اگر حرفمون قبول ندارین٫ اینجا رو نگاه کنید.

توی کدوم بازی ان بی ای امسال یک بازیکن پنچ تا سه امتیازی پشت سر هم زده! بابا لبرون رو ولش کنین٫ این وروجک رو بچسبید. اسمش هست جیمر فِرِدِت ( خدایشش این هم اسم بود باباش برای گذاشت. جیمر تو مایه های مَمَلی خودمونه ولی این بنده خدا مَمَلی توی شناسنامه شه) و بازیکن یک کالج توی یوتا است به نام بریگهام یانگ یونیورستی. این جونور نه قدی داره٫ نه پرشی خرکی داره و نه هیکل عضلانی انچنانی. چیزی که این ادم داره قدرت شوت زنیِ مثل سگ! ( این صفت مثل سگ در فارسی برای تشریح برازندگی و برتری به کار میره). دیشب همین شاپسر یک تنه دانشگاه سن دیگو رو با کسب چهل سه امتیاز  اُسگل برقی کرد. آگر نمیدونید اسگل برقی چیه به ارایش دفاعی بازیکن های تیم سن دیگو موقع سه گام اخر توجه کنید.

Posted
AuthorKaran Makvandi

 

راهنمایی که بودم همیشه بهمون میگفتم بسکتبال یک ورزش دانشگاهی است. اون موقع ها فکر میکردم معنی این حرف اینه که اگر زیاد بسکتبال بازی کنی میری دانشگاه. بعدش که رفتم دبیرستان همش میشنیدم که همه به بچه هاشون میگفتن اینقدر بازی نکنین٫ درس بخونین که برین دانشگاه٫ وگرنه حمال میشین. ترس از حمال شدن باعث میشد که با شروع سال تحصیلی باشگاهمون خالی بشه از سکنه. بعدش تو دنیای خودم به این نتیجه رسیدم که اول باید درس خوند٫ رفت دانشگاه ٫بعدش شروع کرد بسکتبال بازی کردن. بالاخره رفتیم دانشگاه و فهمیدیم خبری از بسکتبال نیست. دوباره به سبک مسابقات خیابانی برو بچه هایی که بسکتبال بلد بودن رو جمع کردیم و خودمون تیم راه انداختیم۰ این شد تجربه من از بسکتبال دانشگاهی در ایران۰

حدود بیست سال پیش یک نفر تو دانشگاه آزاد در تهران تصمیم گرفت بسکتبال رو واقعا دانشگاهی کنه. طرف هرچی توی دانشگاه گشت دید خبری از بسکتبالیست نیست به همین دلیل رفت سراغ بازیکنهای باشگاهی که خیلی هاشون سابقه عضویت در تیم ملی رو داشتن و الان دوست دارند مدرک دانشگاهی داشته باشن. خلاصه تیمی جمع شد که تقریبا از همه تیم های باشگاهی اون موقع بهتر بود و قطعا عمیق ترین نیمکت ذخیره ها رو داشت۰ وقتی این تیم تو مسابقات دانشگاهی بازی میکرد ٫بیشتر تیم ها براشون زنگ تفریح بودن. طبیعه که این تیم حوصله اش از بازی های الکی دانشگاهی سر میره و تیمشون را برای مسابقات باشگاهی و اکنون سوپر لیگ فرستاد۰

برای اینکه قضیه براتون قابل لمس تر بشه یک مثال محال میزنم. تصور کنید مسوول تربیت بدنی دانشگاه هارواد یک هو بفهمه که اگر تیم راه بندازه و مقام بیاره یک بودجه دویست میلیوم دلاری بهش میدن. هر چی میگرده توی راهرو های دانشگاه و سالن های ورزش میبینه یک مشت بچه خرخون دارن استوپ رنگی بازی میکنن. به فکرش میرسه زنگ برنه به لبرون جیمز. به لبرون میگه اقا شما که تو تیم ملی آمریکا بودی٫ بازیت هم خوبه میای برای ما بازی کنی٫تازه کنکور رو هم جورای بی خیال میشیم ٫ شهریه هم نمیخواد بدی. لبرون جیمز زنگ میزنه به کریس باش و کوبی برایانت داستان رو تعریف میکنه. اونا هم که عضو تیم ملی بودن و یک جورایی بسکتبالشون خوبه٫ میگن ما هم هستیم. این شد تیم بسکتبال دانشگاه هاروارد. این تیم هم میره در مسابقات دانشگاهی چشم دانشگاه دوک را درمیاره و اول میشه . سال بعدش هم تیم میده تو ان بی ای۰

حالا شما بفرمایید٫ بازیکن سازی و استعداد یابی چی شد؟

Posted
AuthorKaran Makvandi
Categoriesغرغر
2 CommentsPost a comment

چند روز پیش در ایالت واشنگتن در امریکا٫ بازیکنان تیم بسکتبال یک دبیرستان دخترانه وارد زمین مسابقه شدند٫ با بازیکنان تیم حریف دست دادند و بعدش هم بدون هیچ حرف اضافه ای همشون از زمین خارج شدند و تیمشون از مسابقات ایالتی حذف شد. فکر میکنید اونا شکایتی به مسابقات داشتن یا میخواستن به چیزی اعتراض کنن! نه ... داستان اینه که بازیکنان همشون روزه بودن ۰

این دخترها همشون در مدرسه یهودی های سنتی درس میخوندن و مدیر مدرسه به این نتیجه رسید که بازی کردن با زبان روزه برای این بچه ها خطرناکه. به این ترتیب این دبیرستان دخترانه دو تا رکورد تاریخ مسابقات آموزشگاهی امریکای به جا گذاشت .این مدرسه اولین تیم تمام یهودی در تاریخ بسکتبال اموزشگاهی امریکا بود که به مسابقات ایالتی راه پیدا کرده بود و همچنین اولین تیم آموزشگاهی بود که در این مرحله از مسابقات شکست سه هیچ رو پذیرفت۰ مسوولین مسابقات هنوز در مورد تنبیه این تیم تصمیمی نگرفتن۰

حالا بحث اینجاست ٫دین و ایمان یا بسکتبال؟

 

Posted
AuthorKaran Makvandi
4 CommentsPost a comment