سبز شدن درختان٫ جفت گیری چارپایان٫ گرم شدن هوا در نیمکره شمالی  از نشانه های بهار است. اما از نظر تقویم بسکتبال دوستان بهار وقتی است که خل بازی بهاری شروع میشه!!! خل بازی بهاری دیگه چیه؟

   خل بازی بهاری یا مارچ مدنس نام غیر رسمی مسابقات گروه یک دانشگاه های امریکا است که بیشتر آن در ماه مارچ برگذار میشود. حالا چرا اسمشو گذاشتن دیوانگی در ماه مارچ ؟ اگر شما ساختار این مسابقات را بشناسید و طرفدار یکی از تیم های دانشگاهی امریکا هم باشید٫ در طی این مسابقات از شدت هیجان عقلتان را از دست خواهید داد. مارچ مدنس که در آن ۶۵ تیم شرکت دارند بصورت یک حذفی بر گزار میشود. تصور کنید این بازی های چیزی شبیه مسابقات ان بی ای هستند که از مرحله حذفی یا پلی اف شروع میشود٫ با این تفاوت که همه چیز فقط با یک بازی تعیین میشود۰

مسابقات گل کوچک توی محلتون رو یادتو میاد٫ یک براکت درست می کردید و هفت هشت تا تیم توش بود و یک حذفی میرفتن جلو٫ حالا تصور کنید این براکت شما ۶۵ تا تیم توش هست و ده پانزده تا شبکه تلویزیونی اون رو پوشش میده و میلیونها نفر هم ان رو نگاه میکنن.. تازه این ۶۵ تیم از بین ۳۴۷ دانشگاه و کالج به این مرحله رسیدند . خیلی از این دانشگاه ها مثل دانشگاه ایالتی میشیگان ٫نایب قهرمان سال گذشته٫ در شهر های خیلی کوچک قرار دارند و وقتی که این تیم ها بازی دارند کل مردم شهر به تماشای این بازی ها میرن. از نظر تعداد تماشاچی این مسابقات بازی های ان بی ای رو سوسک میکه۰

یکی از رسوم مارچ مدنس شرط بندی روی نتایج بازی هاست۰ چون این بازی ها بصورت یک حذفی برگزار میشود٫ هر چیزی ممکن است به همین دلیل حتی کسانی که چیزی از بسکتبال چیزی نمیدونن هم میتونن در این شرط بندی ها شرکت میکنند . این موضوع اینقدر جدیه که حتی یک سری خوره عدد و رقم سایت راه انداختن تا به کمک اونا بتونید شرط بندی بهتری بکنید۰ 

Balatarin

مطلب را به بالاترین بفرستید:

Posted
AuthorKaran Makvandi

اگر شما هم یکی از اون قد بلند ها هستید٫ به احتمال خیلی زیاد مشکلی که اینجا میخوام در موردش حرف بزنم درباره شما هم صحت داره. وفتی میگم قد بلند منظورم این نیست که مامانتون بهتون میگه رشید خان یا قربون قد بلندت برم! منطورم اینه که اگر توی مدرستون٫ توی دانشگاهتون٫ توی محل کارتون و حتی توی تیمتون جز ده درصد قد بلند ها هستین٫ این مطلب در مورد شماست۰

حالا این مشکل چی هست؟ مشکل اینه که بازیکن های قد بلند  بیشترشون ادم های کم رویی هستن٫ تقریبا همه شون بازیکن های جنگنده ای نیستن و خیلی ها شون از نظر فیزیکی شل و ول هستن. این چیزیه که تقریبا در همه سطوح بسکتبال در همه دنیا دیده میشه. حالا برعکس قد کوتاها تند و تیز ترن (که البته دلیل بیو مکانیکی داره)٫ بیشترشون ادم های برون گرایی هستند( تو فرهنگ ما بهشون میگن پر رو) و اغلبشون بازیکن های جنگنده ای هستن. تا حالا دیدین تو حیاط مدرسه قدبلندا دعوا راه بندازن٫ یا حتی توی زمین بسکتبال اونایی که بیشتر رو داری میکنن و کرکری میخونن قد بلند ها نیستن. البته این نظریه کاملا غیر علمیه که من بهش رسیدم دنبال پشتوانه امار نگردین اما از الان دقت کنین ببینین شما هم همنیطور فکر میکنید یا نه؟

 میدونید چرا قد بلند ها اینجورین؟ دلیلش در فطرت هماهنگ پذیر بشر نهفته است. ادما اصولا بر اساس نقاط قوت و ضعفشون در جامعه عکس العمل نشون میدن.  قد کوتاها برای اثبات جایگاه خودشون و جلب توجه در یک جامعه ورزشی مثل بسکتبال باید بیشتر تلاش کنن٫ بیشتر بدوند٫ جنگنده تر باشن و بیشتر مخشون کار کنه تا بتونن جایی داشته باشن. اغلب قد بلند ها نیازی به این تلاش ندارن و صاف صاف هم که راه برن جاشون توی تیم هست. از طرفی دیگه توی مدرسه اگر یادتون بیاد بچه های کوتاه تر برای اینکه حال قد بلند ها رو بگیرن٫ روی اونا اسم میزاشتن. بچه غول ٫ گوریل انگوری ٫ گودزیلا و دیلاق زمان ما خیلی رسم بود٫ الان رو نمیدونیم. همین اسم گذاشتن باعث میشد که قد بلند ها به حاشیه رونده بشن و کم روتر هم بشن. یادمه بیشتر بچه های قد بلند که عموما لاغر هم بودن همیشه قوز میکردن تا قدشون رو کمتر نشون بدن. حالا تصور کنید که یک نوجوان دو متری با این پیش زمینه فرهنگی بیاد توی بسکتبال و بخواهد گلیم خودشون زیر حلقه از اب بیرون بکشه۰

این داستان فراتر از باشگاهتون ٫ حیاط مدرسه تو و یا زمین اسفالت محله تون جریان داره. حتی تو ان بی ای وقتی یک بازیکن قد بلند خارجی میارن توی تیم٫ چند ماه اول فقط روی مخش کار میکنن که جنگنده تر بشه . بعدش هم فقط روی توانایی فیزیکی شون کار میکنن که بتونن توی زمین حقشون رو بگیرن. اگر یادتو بیاد سال اولی که اندره بارنیانی٫ بازیکن ایتالیایی تیم تورونتو رپتورز میامد توی زمین٫ اینقدر شل و ول بود که ادم کفرش میگرفت و به مربیاش تفو و لعنت میفرستادیم. تابستون گذشته اندره گذاشت پشتش و فقط بدن سازی کرد و روی سرعت دست و پاهاش کار کرد. الان  بیا و ببین که این ادم با قد بیشتر از ۲۱۰ چه سرعتی داره و زیر حلقه روی دست بازیکنایی مثل دوایت هاوارد تقریبا کل به کل میره جلو. تازه اندره بارنیانی شوت سه امتیازی هم داره که توی ان بی ای٫ به جز رشید والاس ٫ کسی با این قد نمیتونه به این خوبی شوت بزنه۰

شنبه گذشته که داشتم بازی فینال سوپر لیگ ایران رو میدیدم دقیقا همین برنامه بود. مهدی کامرانی٫ پوینت گارد مهرام٫ می برید و می رفت توی سه ثانیه و خلاصه حسابی حقشو از توپ و تور میگرفت. از اون ور جابر٫ سانتر ذوب اهن٫ زیر حلقه جون ادم رو به لبش میرسوند۰

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Posted
AuthorKaran Makvandi

لیگ بسکتبال حرفه های ایران یا سوپر لیگ٫ یکی از نقاط روشن بسکتبال ایران است. اگر چه این لیگ هنوز در ابتدای راه است اما مشکلاتش نظیر لیگ های معتبر دنیاست. موضوع حکم تعلیق مهران شاهین طبع٫ سرمربی تیم صبا مهر٫از سوی کمیته انظباطی فدراسیون بسکتبال ایران٫ موضوعی است که لیگ های بزرگ دنیا نظیر ان بی ای هم با انها در چالش است. در حکم فدراسیون دلیل  این حکم٫ اظهارات مهران شاهین طبع در رسانه های جمعی در جهت تخریب مسوولین فدراسیون ذکر شده است . سوال اینجاست که آیا در بسکتبال ایران کسی حق دارد از مسوولین فدراسیون٫ داوران٫ مربیان٫ صاحبان باشگاه ها وحتی بازیکنان در رسانه های عمومی (روزنامه٫ تلویزیون٫ وبلاگ٫ سخنرانی٫ ...) ازادانه انتقاد مستدل یا حتی غیر مستدل بکند یا نه؟

بی تعارف ما ایرانی های بسکتبال را اختراع نکردیم٫ لیگ حرفه ای مان هم که سابقه ای انچنانی ندارد. پس مثل بچه ادم٫ قبل از اینکه رگ گردنمون کلفت کنیم و بگیم اقا مهران حالشو بگیر یا بگیم محمود خان خوب  طرف و سر جاش نشوندی ٫باید نگاه کنیم ببینیم اونای که توی دنیا کارشون درست تره چطوری این قضیه رو حل کردن. باید یک راست رفت سراغ ان بی ای. فکر کردین که تو امریکا کسی به خاطر انتقاد از مدیران لیگ ان بی ای و مخصوصا کمیسیونر ان بی ای٫ دیوید استرن٫ جریمه نشده؟ یک زنگ بزنید به صاحب تیم دالاس موریکس٫ مارک کیوبن ٫ تا گوشی دستتون بیاد. این طرف به خاطر انتقاد از مسوولین و داوران ان بی ای (که بیشترش هم بر حق بوده) در رسانه ها تا حالا یک میلیون و ششصد هزار دلار جریمه نقدی پرداخته و سه بازی محروم شده. حالا مارک کیوبن که هرچی از دهنش دراومد نثار دیوید استرن کرده٫ ولی بنده خدا اندرو باینم٫ سانتر لیکرز٬رو چی میگی که همین دو هفته پیش به خاطر اینکه گفت که خیلی سخته پنج نفره در برایر هشت نفر بازی کنیم (منظورش یکطرفه قضاوت کردن داور هاست) و بیست و پنج هزار دلار جریمه شد۰   

 داستان چیه؟ امریکا هم که شد عین ایران٫ نمیشه گفت بالای چشم کسی ابروه. پس آزادی بیان و حقوق بشر چی میشه؟

نه خیر داستان اصلا ربطی به حقوق بشر و آزادی بیان نداره. شما وقتی میخواهی یک تیم ان بی داشته باشی باید بری از سازمان ان بی ای امتیاز تیم داری بخری. برای این هر اشکولی که پول داره نیاد تیم بخره و گند بزنه تو ان بی ای٫ باید از فیلتر گزینش هم عبور کرد. بله درست شنیدید گزینش. اونم  اینطوری که مدیران و صاحبان تیم های دیگه ان بی ای باید به طرف رای اعتماد بدن. سر آخر هم باید اساسنامه ان بی ای رو برای تیم داری امضا کنی. توی این اساس نامه نوشته شده که باید تمام بخشنامه های ان بی ای رو بی چون و چرا قبول کنی تا بتونی از مزایای تیم داری استفاده کنی۰ حالا داستان اینجاست که با امضای این اساس نامه و پذیرفتن بخش نامه های ان بی ای یکسری از حقوق  اولیه انسانی خودتو رو می بخشی. مثلا به عنوان یک انسان آزاد هر کسی حق داره هر لباسی دلش میخواد بپوشه٫ در ان بی ای این حق را نداری! اگر بازی میکنی باید لباس تیم رو بپوشی ٫ اگر هم بازی نمیکنی و میای توی استادیوم باید کت و شلوار بپوشی. یکی دیگر از حقوق اولیه انسانی که با امضا کردن قرارداد تیم داری از بین میره اینه که اعضای تیم ها حق ندارند بر علیه داور حرفی بزنند که جایی به گوش کسی برسه. مسخره نیست... بله به دنیا حرفه ای خوش امدید. همین چند ماه پیش ان بی ای یک بخشنامه دیگه ای صادر کرد که اعضای تیم بسکتبال حق ندارند از ۴۰ دقیقه قبل از بازی تا اخر بازی به کسی اس ام اس بفرستن. بله دنیا حرفه ای همینه٫ صاحب کار شما حتی میتونه تعداد بارهایی که کارمندش حق داره در روز بره توالت رو تعیین کنه۰

برگردیم به بسکتبال ایران. حالا سوال اینجاست که آیا رابطه تیم های سوپر لیگ و فدراسیون بسکتبال ایران هم بصورت فرانچایز (همین چیزی که بالا تشریح کردم ٫ یعنی امتیاز خریدن و زیر بلیط رفتن) است یا نه. اگر نیست که تیم ها باید به فکر این باشن که برای خودشون سازمان لیک تشکیل بدن٫ اگر هست باید دید شرایط این فرانچایز چیه و تیم ها چه محدودیت هایی رو میپذیرند. آیا حقوق و مسوولیت های مهران شاهین طبع در برابر محمود مشحون مثل حقوق و مسوولیت های مارک کیوبن دربرابر دیود استرن است یا اینکه همه دارن همینجوری رو هوا توی سر همدیگه میزنند۰

 حالا فرض کنیم که رابطه تیم های سوپر لیگ ایران و فدراسیون بسکتبال مثل رابطه تیم های ان بی ای با سازمان ان بی ای باشه. پس باید عین میت رو به قبله شد که صاحبکار هر کاری دلش خواست بکنه؟ خیر. اولا بازیکنان٫ صاحبان تیم و مربیان حق اظهار نظر انتقادی در رسانه ها ندارند٫ بقیه مردم که حق دارند این حرفا رو بزنن. روزنامه نگار ها٫ وبلاگ نویس ها٫ مجریان تلویزیونی و طرفداران تیم ها که حق دارند هر چیزی دلشون میخواد بگن. کافیه یک سری تو وبلاگ های ورزشی و برنامه های تلویزیونی در مورد ان بی ای بزنید تا ببینید چطوری انتقاد میکنن و نسخه هر کسی که دلشون بخواد رو میپیچن٫ و بعدش هم هیچ اتفاقی نمیفته٫ کسی هم نمیره زندان٫ هیچ کسی هم از نون خوردن نمیافته. دومین نکته٫  تجمعات صنفی ورزشکاران حرفه ای در دنیا مثل عقاب بالای سر سازمان های لیگ قرار داره تا بتونه حق بازیکن ها و دست اندر کاران تیم رو بگیرن. این اتحادیه ها میتونن لیگ های حرفه ای رو به اعتصاب بکشونن و سازمان لیگ رو بدبخت کنن. (نظیر اعتصاب تمام فصل بازیکنان لیگ هاکی ان اچ ال که چند سال پیش دمار از روزگارکمیسیونر ان اچ ال درآورد). اتفاقا کل کل کردن با این اتحادیه ها خیلی سخت تره چون شما با شما یکسری ورزشکار میلیونر طرف هستید که اگر پنج سال هم کار نکنن براشون خیالی نیست و مثل اون کارگر بنده خدای کارخونه ریسندگی بافندگی نیستن که هشتش گروی نهشه۰

خلاصه کلام اینکه تا وقتی بسکتبال حرفه ای ما شتر گاو پلنگ است به سر و کول همدیگر میپریم  اوضاع همینه٫ یکی میگه طرف از اول مساله داشته اون یکی میگه چون بابات پنجاه سال پیش تو تیم ملی به من پاس نداد من هم بچه رو تو تو تیم ملی راه نمیدم. سومی میاد میگه٫ به خاطر موی سفید من بیاین دست بدین و روی همدیگر و ببوسین۰ این هم شد حل  مشکل به سبک ایرانی۰

Posted
AuthorKaran Makvandi

یکی از زیبایی های لیگ ان بی ای٫ واقعی بودن آن است و تیم ها برای رویارویی با واقعیت این لیگ باید عکس العمل های واقعی انجام دهند. در این لیگ کمتر بازیکمی میتواند به صرف اسم و رسم ٫ فک و فامیل٫ وصل بودن به این و آن و حتی تبلیغات رسانه ای٫ خود را چیز دیگری نشان دهد۰

هشیم ثبیت٫ سانتر ۲مترو ۲۱ تیم ممفیس گریزلیز ٫ که به عنوان نفر دوم بازی های دانشگاهی امریکا به ان بی ای پیوست رسما تنزل مقام پیدا کرد و به لیگ اماده سازی ان بی ای منتقل شد. این اولین بار در تاریخ بازی های لیگ اماده سازی ان بی ای است که بازیکنی در این سطح٫ به این لیگ منتقل میشود. این تنزل مقام به دلیل عملکرد او در این فصل جاری لیگ اعلام شده. اکنون جای او را حامد حدادی در این تیم گرفته است. ممکن است خیلی ها فکر کنن که عقل از سر مربیان تیم ممفیس پریده که چنین بازیکنی را به لیگ های پایین تر فرستاده اند ولی فراموش نکنیم ٫ ممفیس تیمی است که با کار کردن روی بازیکن های قد بلند کاملا اشنا است. این تیم بود که پایو گسول را به ان بی ای داد و همین تیم است که مارک گسول ٫ یکی از بهترین سانتر های تازه وارد رو به لیگ میدهد. در مورد این انتقال چند تا نکته جالب هست

رقابت پدر مادر نمیشناسه: الان وضع تیم ممفیس در جدول به شکلی است که به همه جور برد احتیاج داره که بتونه به مرحله حذفی لیک صعود کنه و دیگر تعارف و اسم و رسم سرشون نمیشه.

 بهترین راه برای بازیکن شدن بازی کردنه: ممفیس به جای اینکه هشیم رو روی نیمکت ترشی بندازه و اعتماد به نفسشو بیشتر از قبل داغون کنه تصمیم گرفت که او را به جایی بفرسته که بتونه بیشتر بازی کنه و اعتماد به نفس بیشتری بسازه. یادتون میاد وقتی حامد به لیگ اماده سازی ان بی ای فرستاده شده همه اه و اوه کردین. حالا نگاه کنید ببنید با اعتماد به نفسی که به دست اورد چطوری روی دست شکلیل اونیل دانک میکنه۰

 بهترین پارتی برای یک بازیگن٫ کار کردن و نتیجه دادن است : بهترین بازیکن دانشگاه کنتیکت٫ دستمزد چهارو نیم میلیون دلاری٫ قد دو مترو بیست و یک٫ امار بلوک شوت اساسی... هیج کدوم از اینا باعث نشد هشیم ثبیت وضعش در تیم ممفیس بهتر بشه. همین چیزاست یکشنبه صبح ساعت ۵ یک بازیکن حرفه ای رو میکشه توی سالن ورزش که روی شوتش یا حرکات پشت به حلقه اش کار کنه. حالا هرکسی میخواد باشه هر چقدر هم پارتی داشته باشه۰

Posted
AuthorKaran Makvandi

 

راهنمایی که بودم همیشه بهمون میگفتم بسکتبال یک ورزش دانشگاهی است. اون موقع ها فکر میکردم معنی این حرف اینه که اگر زیاد بسکتبال بازی کنی میری دانشگاه. بعدش که رفتم دبیرستان همش میشنیدم که همه به بچه هاشون میگفتن اینقدر بازی نکنین٫ درس بخونین که برین دانشگاه٫ وگرنه حمال میشین. ترس از حمال شدن باعث میشد که با شروع سال تحصیلی باشگاهمون خالی بشه از سکنه. بعدش تو دنیای خودم به این نتیجه رسیدم که اول باید درس خوند٫ رفت دانشگاه ٫بعدش شروع کرد بسکتبال بازی کردن. بالاخره رفتیم دانشگاه و فهمیدیم خبری از بسکتبال نیست. دوباره به سبک مسابقات خیابانی برو بچه هایی که بسکتبال بلد بودن رو جمع کردیم و خودمون تیم راه انداختیم۰ این شد تجربه من از بسکتبال دانشگاهی در ایران۰

حدود بیست سال پیش یک نفر تو دانشگاه آزاد در تهران تصمیم گرفت بسکتبال رو واقعا دانشگاهی کنه. طرف هرچی توی دانشگاه گشت دید خبری از بسکتبالیست نیست به همین دلیل رفت سراغ بازیکنهای باشگاهی که خیلی هاشون سابقه عضویت در تیم ملی رو داشتن و الان دوست دارند مدرک دانشگاهی داشته باشن. خلاصه تیمی جمع شد که تقریبا از همه تیم های باشگاهی اون موقع بهتر بود و قطعا عمیق ترین نیمکت ذخیره ها رو داشت۰ وقتی این تیم تو مسابقات دانشگاهی بازی میکرد ٫بیشتر تیم ها براشون زنگ تفریح بودن. طبیعه که این تیم حوصله اش از بازی های الکی دانشگاهی سر میره و تیمشون را برای مسابقات باشگاهی و اکنون سوپر لیگ فرستاد۰

برای اینکه قضیه براتون قابل لمس تر بشه یک مثال محال میزنم. تصور کنید مسوول تربیت بدنی دانشگاه هارواد یک هو بفهمه که اگر تیم راه بندازه و مقام بیاره یک بودجه دویست میلیوم دلاری بهش میدن. هر چی میگرده توی راهرو های دانشگاه و سالن های ورزش میبینه یک مشت بچه خرخون دارن استوپ رنگی بازی میکنن. به فکرش میرسه زنگ برنه به لبرون جیمز. به لبرون میگه اقا شما که تو تیم ملی آمریکا بودی٫ بازیت هم خوبه میای برای ما بازی کنی٫تازه کنکور رو هم جورای بی خیال میشیم ٫ شهریه هم نمیخواد بدی. لبرون جیمز زنگ میزنه به کریس باش و کوبی برایانت داستان رو تعریف میکنه. اونا هم که عضو تیم ملی بودن و یک جورایی بسکتبالشون خوبه٫ میگن ما هم هستیم. این شد تیم بسکتبال دانشگاه هاروارد. این تیم هم میره در مسابقات دانشگاهی چشم دانشگاه دوک را درمیاره و اول میشه . سال بعدش هم تیم میده تو ان بی ای۰

حالا شما بفرمایید٫ بازیکن سازی و استعداد یابی چی شد؟

Posted
AuthorKaran Makvandi
Categoriesغرغر
2 CommentsPost a comment

چند روز پیش در ایالت واشنگتن در امریکا٫ بازیکنان تیم بسکتبال یک دبیرستان دخترانه وارد زمین مسابقه شدند٫ با بازیکنان تیم حریف دست دادند و بعدش هم بدون هیچ حرف اضافه ای همشون از زمین خارج شدند و تیمشون از مسابقات ایالتی حذف شد. فکر میکنید اونا شکایتی به مسابقات داشتن یا میخواستن به چیزی اعتراض کنن! نه ... داستان اینه که بازیکنان همشون روزه بودن ۰

این دخترها همشون در مدرسه یهودی های سنتی درس میخوندن و مدیر مدرسه به این نتیجه رسید که بازی کردن با زبان روزه برای این بچه ها خطرناکه. به این ترتیب این دبیرستان دخترانه دو تا رکورد تاریخ مسابقات آموزشگاهی امریکای به جا گذاشت .این مدرسه اولین تیم تمام یهودی در تاریخ بسکتبال اموزشگاهی امریکا بود که به مسابقات ایالتی راه پیدا کرده بود و همچنین اولین تیم آموزشگاهی بود که در این مرحله از مسابقات شکست سه هیچ رو پذیرفت۰ مسوولین مسابقات هنوز در مورد تنبیه این تیم تصمیمی نگرفتن۰

حالا بحث اینجاست ٫دین و ایمان یا بسکتبال؟

 

Posted
AuthorKaran Makvandi
4 CommentsPost a comment

  یادمه تلویزیون ایران هیچ وقت بازی ها ان بی ای رو زنده نشون نمی دادن... فکر کنم دلیل اصلیش مساله اختلاف زمانی ایران با امریکا بود. حداقل دستش درد نکنه که  تک و توک بازی ها رو صبح جمعه نشون میدادن . من هم همیشه در حال صبحانه خوردن با گزارش وحید ابوالحسنی اون بازی ها رو نگاه میکردم. حالا که دست داده بازی ها رو زنده از تلویزیون نگاه کنم٫ یک روتین عجیب غریب برای تماشای بازی از تلویزیون اختراع کردم که در این کمیک استریپ میبینید۰

 

Posted
AuthorKaran Makvandi

هیج وقت پیش خودتون فکر کردین چرا هیچ تیمی حق نداره بیشتر از ۲۴ ثانیه توپ رو در اختیار داشته باشه؟ چرا ۲۴ ثانیه و نه ۲۵ ثانیه یا ۲۳ ثانیه... اصلا ۲۴ ثانیه از کجا امده۰

داستان برمیگرده به پنجاه شصت سال پیش در شهری کوچک در شمال ایالت نیویورک. دنی بیاسونی٫ صاحب تیم سیراکیوز نشنال که اون موقع از تیم های ان بی ای بود٫ از دست وقت کشی بعضی تیم های لیگ و کندی بازی ها حسابی کلافه شده بود و به این فکر افتاد که وقتشه یک سقلمه به این بازیکن های تنبل بزنه. او به این نتیجه رسید که باید برای مالکیت توپ توسط هر تیم محدودیت اعمال بشه .مشکل اینجا بود که این زمان باید چقدر باشه؟ همینطوری کیلویی که نمیشه زمان تعیین کرد۰

دنی٫ آرشیوی از همه بازی های ان بی ای که از دیدنشون لذت برده بود تهیه کرد دوباره نشست همشون رو تماشا کرد. او به این نتیجه رسید که همه این بازی ها در یک چیز مشترکن. در همه اون بازی ها هر تیم حداقل ۶۰ بار توپ را به سمت حلقه شوت کرده. اگر هر تیم ۶۰ تا شوت بزنه٫ در کل بازی میشه ۱۲۰ شوت برای هر دو تیم و اگر ۴۸ دقیقه بازی رو به ۱۲۰ تا شوت تقسیم کنیم به این عدد ۲۴ ثانیه مالکیت برای هر تیم می رسیم. به همین سادگی۰

 محاسبه قانون من دراوردی ۲۴ ثانیه برای دنی بیاسونی سه چهار روز بیشتر طول نکشید٫ اون هم بیشتر شامل لم دادن روی مبل و خوردن بال مرغ بود ولی او سه سال ازگار تمام موهای سر خودشو کند تا به بقیه مدیران لیگ و صاحبان تیم ها بقبولاند که این قانون بسکتبال را قشنگ تر میکنه. بالاخره در سال ۱۹۵۴ لیگ ان بی ای قانون ۲۴ ثانیه رو قبول کرد و این بود پایان تنبل بازی و وقت کشی در ان بی ای۰

Posted
AuthorKaran Makvandi
3 CommentsPost a comment